دلا مشتاق دیدارم ، غریب و عاشق و مستم
دلا مشتاق دیدارم ، غریب و عاشق و مستم
کنون عزم لقا دارم ، من اینک رخت بر بستم
تویی قبله همه عالم ، ز قبله رو نگردانم
بدین قبله نماز آرم به هر وادی که من هستم
مرا جانی در این قالب ، و آنگه جز توام مذهب
که من از نیستی جانا ،بعشق تو برون جستم
اگر جز تو سری دارم ، سزاوار سر دارم
و گر جز دامنت گیرم ، بریده باد این دستم
جهانی گمره و مرتد ، ز وسواس هوای خود
به اقبال چنین عشقی ز شر خویشتن رستم
بشستم دست، از گفتن طهارت کردم از منطق
حوادث چون پیاپی شد، وضوی توبه بشکستم
کنون عزم لقا دارم ، من اینک رخت بر بستم
تویی قبله همه عالم ، ز قبله رو نگردانم
بدین قبله نماز آرم به هر وادی که من هستم
مرا جانی در این قالب ، و آنگه جز توام مذهب
که من از نیستی جانا ،بعشق تو برون جستم
اگر جز تو سری دارم ، سزاوار سر دارم
و گر جز دامنت گیرم ، بریده باد این دستم
جهانی گمره و مرتد ، ز وسواس هوای خود
به اقبال چنین عشقی ز شر خویشتن رستم
بشستم دست، از گفتن طهارت کردم از منطق
حوادث چون پیاپی شد، وضوی توبه بشکستم
۱.۸k
۲۲ مرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.