سه پارتی درخاستی
وقتی باهات قهره
+ یا فیلیکسا اینجوری نیس
_ فلیکس رف بیرون
ویو ات
خب فلیکس درست میگه تقصیر من بود نباید میرفتم ب اون بار فاکی هعی خدا واستا ببینم فردا تولد فلیکسه خب باید ی فکرایی بکنم تا همونجا باهام اشتی کنه خب برنامه های زیادی تو سرمه ایول من موفق میشم و از دل جوجوم در میارم هورااا اول از همه باید وقتی میاد خونه خیلی بهش بچسبم ولی خب میدونم اینجوری باهام اشتی نمیکنه ولی بازم انجامش میدم و الانم برم ی شام خوشمزه برا خودمون درس کنم
ویو فلیکس
از خونه اومدم بیرون از دستش ناراحت نیستم چون میدونم تقصیر خودش نبوده اونجا ک مست بوده قبلشم حتمن دوستاش اصرار کردن ولی بازم من باهاش قهرم ک یادش باشه دفه دیگ بدون من با لباس باز پا نشه بره بار خب فردا تولدمه ولی فک نکنم یادش باشه ولی مهم نیس همین ک پیشمه بسه فق باید ب اشتباهش پی ببره
ویو ات
برای شام تصمیم گرفتم پاستا درست کنم بعد از تموم شدنش ی دسر هم درس کردم و رفتم ک ی چن تا کاپ کیک درس کنم، کاپ کیک هارو گذاشتم تو فر و رفتم ظرفارو شستم و کاپ کیک هارو در اوردم روشونو تزیین کردم و دستگاه قهوه ساز رو بیرون اوردم ولی منتظر موندم ک فلیکس بیاد بعد قهوه هارو درس کنم ک دیدم هنو ساعت هشته و فلیکس ساعت ده میاد رفتم جارو رو برداشتم خونه رو جارو کردم همه جارو گرد گیری کردم و دیگ تمیز کاری خونه تموم شد رفتم اومدم ی فیلم گذاشتم و نشستم ک ببینم غرق فیلم بودم ک صدای در شد و فلیکس بدون هیچ حرفی رف تو اتاقش منم پاشدم رفتم سمت اتاقش و در زدم
+ میتونم بیام تو
_ نه
+ رفتم تو
_ مگه کری گفتم نیا تو
+ فلیکس من معذرت میخام میدونی ک از قصد این کارو نکردم ببخشید
_ خب الان ک فهمیدی کارت خیلی خیلی اشتباه بوده دیگ باهات قهر نیستم ولی بار اخرت باشه ها
+ اخ جون عشق خودمی( پرید بغل فلیکس)
_(خنده)
+ او بیا بریم فیلم گذاشتم با هم ببینیم
_ باشه
_ اوه چ کردی من عاشق کاپ کیک شکلاتیم با قهوه
+ خوبه ک خوشت اومده
و نشستن با هم فیلم دیدن شام خوردن و
_ بیبی ی دیقه بیا
+ بله
_ چسبوندش ب دیوار و فاصله بینشون رو ب صفر رسوند و ی شب رویایی رو اغاز کرد....
ویو ات
صبح از خواب پاشدم دیدم تو بغل فلیکسم نگا کردم دیدم ساعت ۱۲ زود پاشدم و رفتم صبحانه درس کردم و اومدم فلیکس رو بیدار کنم
+ فلیکس پاشو صبحانه حاضره
_ عام باشه بیبی
+ خب پاشو دیگه
(دست ات رو گرف و انداختش رو تخت و روش خیمه زد)
_ فک نمیکنی باید ی جور دیگ بیدارم میکردی؟
+ عام خو ( لبشو بوسید) حالا پاشو دیگه امروز خیلی کار دارم
_ او باشه بیبی حالا چیکار داری
+ یا اگ میخاستم بت بگم ک میگفتم حالا پاشو بدوووو
_ باشه تو برو پایین من دوش بگیرم میام
+ باشه
و........
ادامه دارد
مایل ب لایک؟ کامنت؟ پیلیز =\
+ یا فیلیکسا اینجوری نیس
_ فلیکس رف بیرون
ویو ات
خب فلیکس درست میگه تقصیر من بود نباید میرفتم ب اون بار فاکی هعی خدا واستا ببینم فردا تولد فلیکسه خب باید ی فکرایی بکنم تا همونجا باهام اشتی کنه خب برنامه های زیادی تو سرمه ایول من موفق میشم و از دل جوجوم در میارم هورااا اول از همه باید وقتی میاد خونه خیلی بهش بچسبم ولی خب میدونم اینجوری باهام اشتی نمیکنه ولی بازم انجامش میدم و الانم برم ی شام خوشمزه برا خودمون درس کنم
ویو فلیکس
از خونه اومدم بیرون از دستش ناراحت نیستم چون میدونم تقصیر خودش نبوده اونجا ک مست بوده قبلشم حتمن دوستاش اصرار کردن ولی بازم من باهاش قهرم ک یادش باشه دفه دیگ بدون من با لباس باز پا نشه بره بار خب فردا تولدمه ولی فک نکنم یادش باشه ولی مهم نیس همین ک پیشمه بسه فق باید ب اشتباهش پی ببره
ویو ات
برای شام تصمیم گرفتم پاستا درست کنم بعد از تموم شدنش ی دسر هم درس کردم و رفتم ک ی چن تا کاپ کیک درس کنم، کاپ کیک هارو گذاشتم تو فر و رفتم ظرفارو شستم و کاپ کیک هارو در اوردم روشونو تزیین کردم و دستگاه قهوه ساز رو بیرون اوردم ولی منتظر موندم ک فلیکس بیاد بعد قهوه هارو درس کنم ک دیدم هنو ساعت هشته و فلیکس ساعت ده میاد رفتم جارو رو برداشتم خونه رو جارو کردم همه جارو گرد گیری کردم و دیگ تمیز کاری خونه تموم شد رفتم اومدم ی فیلم گذاشتم و نشستم ک ببینم غرق فیلم بودم ک صدای در شد و فلیکس بدون هیچ حرفی رف تو اتاقش منم پاشدم رفتم سمت اتاقش و در زدم
+ میتونم بیام تو
_ نه
+ رفتم تو
_ مگه کری گفتم نیا تو
+ فلیکس من معذرت میخام میدونی ک از قصد این کارو نکردم ببخشید
_ خب الان ک فهمیدی کارت خیلی خیلی اشتباه بوده دیگ باهات قهر نیستم ولی بار اخرت باشه ها
+ اخ جون عشق خودمی( پرید بغل فلیکس)
_(خنده)
+ او بیا بریم فیلم گذاشتم با هم ببینیم
_ باشه
_ اوه چ کردی من عاشق کاپ کیک شکلاتیم با قهوه
+ خوبه ک خوشت اومده
و نشستن با هم فیلم دیدن شام خوردن و
_ بیبی ی دیقه بیا
+ بله
_ چسبوندش ب دیوار و فاصله بینشون رو ب صفر رسوند و ی شب رویایی رو اغاز کرد....
ویو ات
صبح از خواب پاشدم دیدم تو بغل فلیکسم نگا کردم دیدم ساعت ۱۲ زود پاشدم و رفتم صبحانه درس کردم و اومدم فلیکس رو بیدار کنم
+ فلیکس پاشو صبحانه حاضره
_ عام باشه بیبی
+ خب پاشو دیگه
(دست ات رو گرف و انداختش رو تخت و روش خیمه زد)
_ فک نمیکنی باید ی جور دیگ بیدارم میکردی؟
+ عام خو ( لبشو بوسید) حالا پاشو دیگه امروز خیلی کار دارم
_ او باشه بیبی حالا چیکار داری
+ یا اگ میخاستم بت بگم ک میگفتم حالا پاشو بدوووو
_ باشه تو برو پایین من دوش بگیرم میام
+ باشه
و........
ادامه دارد
مایل ب لایک؟ کامنت؟ پیلیز =\
۱۰.۱k
۳۰ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.