proud love پارت33
رفتیم نشستیم پیش بقیه
جیمین. معرفی ایشون دوست دخترم هانا هستن
هانا. خوشبختم
یکمی صحبت کردی یکی از مردا خیلی نگام میکرد جیمین ک متوجه این نگاه ها شده بود دستشو گذاشت رو رون پام فشار داد اومد در گوشم گفت
جیمین. مگه نمیدونی بدم میاد لباس کوتاه بپوشی هوم
هانا. من از کجا میدونستم کسی پیشته
جیمین. دیگه دفعه اخرت باشه بیب چون بد بلایی سرت میاد هوم
جیمین. اقای سئو مطمئنن خیلی ب نگاه کردن بقیه عادت دارید مخصوصا معشوقه پادشاه هوم
سئو. البته فقط محو زیبایی معشوقتون شدم ک همچین شانسی داشتن ک برای شمان
جیمین. البته پس بهتره بدونید چشم دوختن ب مال من چ عواقبی داره مگه نه هانا هم یکی از اموال منه پس بهتره مراقب چشمتون باشید
سئو چیزی نگفت خداحافظی کردن رفتن
جیمین. مگه نمیدونیی بدم میاد ازاین لباسا بپوشی هومم
هانا. لطفا گیر نده هنوزم ازت دلخورم مخصوصا اون دختررو اوردی تو عمارت 🥺
داشتم میرفتم بالا از یکی از خدمتکارا ک تو راه رو وایساده بود پرسیدم وسایللمو کجا گذاشتن گفت تو اتاق جیمین ایی لعنتی منو از خودشم جدا نمیکنم جذاب لعنتی خر☹️😠
رفتم تو اتاق نشستم رو تخت دستمو بردم لای موهام هانا گریه نکن گریه نکن هوففف نباید گریه کنی
در باز شد جیمین اومد تو
جیمین. من فقط اونو بخاطر اون بچه اوردم
هانا. اما اون بچرو میخوای چیکار
جیمین. شاید اون بچه من باشه چی
هانا. اگه نبود چی بازم نگهش میداری
جیمین. هانا اگه نبود میفرستم برن اما فعلا ی حسی بهم میگه اون بچم من میسو نمیخوام ولی اون ی تیکه از وجودمه نمیتونم بزارم زندگیش بخاطر من ب هم بخوره
هانا. پس زندگی من چی هوم من ک عاشقتم چی میشم زندگی من برات مهم نیست هرچی موضوع بودو پشت سرم گذاشتم اومدم پیشت برات مهم نیست
جیمین. البته ک مهمه تو از همچی برام مهم تریی اما باید کمکم کنی کم نیاری تا بتونیم بفهمیم نقشه میسو چیه خب 🥺
هانا. باشه 🥺ولی خواهشا زودتر این موضوعو تموم کن و برو پیش بچت تا تنها نباشه
جیمین. هاناا
جیمین. معرفی ایشون دوست دخترم هانا هستن
هانا. خوشبختم
یکمی صحبت کردی یکی از مردا خیلی نگام میکرد جیمین ک متوجه این نگاه ها شده بود دستشو گذاشت رو رون پام فشار داد اومد در گوشم گفت
جیمین. مگه نمیدونی بدم میاد لباس کوتاه بپوشی هوم
هانا. من از کجا میدونستم کسی پیشته
جیمین. دیگه دفعه اخرت باشه بیب چون بد بلایی سرت میاد هوم
جیمین. اقای سئو مطمئنن خیلی ب نگاه کردن بقیه عادت دارید مخصوصا معشوقه پادشاه هوم
سئو. البته فقط محو زیبایی معشوقتون شدم ک همچین شانسی داشتن ک برای شمان
جیمین. البته پس بهتره بدونید چشم دوختن ب مال من چ عواقبی داره مگه نه هانا هم یکی از اموال منه پس بهتره مراقب چشمتون باشید
سئو چیزی نگفت خداحافظی کردن رفتن
جیمین. مگه نمیدونیی بدم میاد ازاین لباسا بپوشی هومم
هانا. لطفا گیر نده هنوزم ازت دلخورم مخصوصا اون دختررو اوردی تو عمارت 🥺
داشتم میرفتم بالا از یکی از خدمتکارا ک تو راه رو وایساده بود پرسیدم وسایللمو کجا گذاشتن گفت تو اتاق جیمین ایی لعنتی منو از خودشم جدا نمیکنم جذاب لعنتی خر☹️😠
رفتم تو اتاق نشستم رو تخت دستمو بردم لای موهام هانا گریه نکن گریه نکن هوففف نباید گریه کنی
در باز شد جیمین اومد تو
جیمین. من فقط اونو بخاطر اون بچه اوردم
هانا. اما اون بچرو میخوای چیکار
جیمین. شاید اون بچه من باشه چی
هانا. اگه نبود چی بازم نگهش میداری
جیمین. هانا اگه نبود میفرستم برن اما فعلا ی حسی بهم میگه اون بچم من میسو نمیخوام ولی اون ی تیکه از وجودمه نمیتونم بزارم زندگیش بخاطر من ب هم بخوره
هانا. پس زندگی من چی هوم من ک عاشقتم چی میشم زندگی من برات مهم نیست هرچی موضوع بودو پشت سرم گذاشتم اومدم پیشت برات مهم نیست
جیمین. البته ک مهمه تو از همچی برام مهم تریی اما باید کمکم کنی کم نیاری تا بتونیم بفهمیم نقشه میسو چیه خب 🥺
هانا. باشه 🥺ولی خواهشا زودتر این موضوعو تموم کن و برو پیش بچت تا تنها نباشه
جیمین. هاناا
۲۹.۱k
۰۷ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.