پارت ۱۰
پارت ۱۰
تو یه روانی جئون
ویو یونا
جیمین ولم کرد و رفت که آجوما صدام کرد
: دخترم بیا کارت دارم
+ چشم
+ چیکارم داشتین
: عزیزم برنامه جدیدو بهت میدم ارباب خواستن تو برده شخصیشون باشی ساعت ۶ صبح برو اتاقشونو مرتب کن و هرکاری گفتن انجام بده
+ چشم
پسره اوسکل چه توقع هایی داره عوضی
امروز ارباب تهیونگ رفتن خارج از شهر
صبح
ویو یونا
ساعت ۶ خاک به سرم پاشدم لباسامو پوشیدم
و رفتم اتاق ارباب
+ ارباب میتونم بیام تو
_ بیا
فقط یه حوله دور کمرش بود بدنش خیلی خوشگل بود
_ به چی نگا میکنی
+ ببخشید
_ نکنه دلت خواسته
+ ن..نه
_ کارتو بکن
+ چشم
اوتاقو تمیز کردم که
_ میخوام یه کار جدید بهت بدم پوشیدن لباسای من نظرت چیه ( نیشخند)
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
خمارییییییی 😁
سر جای خیلییییی حساسی قطع کردم
شرطا
لایک= ۷
کامنت= ۱۰
شرطارو پر کنید تا امشب پارت بعدو میزارم آگهی پر نشه میره برای فردا ساعت ۷ شب چون بیرونم و نمیتونم بنویسم😁🖤
تو یه روانی جئون
ویو یونا
جیمین ولم کرد و رفت که آجوما صدام کرد
: دخترم بیا کارت دارم
+ چشم
+ چیکارم داشتین
: عزیزم برنامه جدیدو بهت میدم ارباب خواستن تو برده شخصیشون باشی ساعت ۶ صبح برو اتاقشونو مرتب کن و هرکاری گفتن انجام بده
+ چشم
پسره اوسکل چه توقع هایی داره عوضی
امروز ارباب تهیونگ رفتن خارج از شهر
صبح
ویو یونا
ساعت ۶ خاک به سرم پاشدم لباسامو پوشیدم
و رفتم اتاق ارباب
+ ارباب میتونم بیام تو
_ بیا
فقط یه حوله دور کمرش بود بدنش خیلی خوشگل بود
_ به چی نگا میکنی
+ ببخشید
_ نکنه دلت خواسته
+ ن..نه
_ کارتو بکن
+ چشم
اوتاقو تمیز کردم که
_ میخوام یه کار جدید بهت بدم پوشیدن لباسای من نظرت چیه ( نیشخند)
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
خمارییییییی 😁
سر جای خیلییییی حساسی قطع کردم
شرطا
لایک= ۷
کامنت= ۱۰
شرطارو پر کنید تا امشب پارت بعدو میزارم آگهی پر نشه میره برای فردا ساعت ۷ شب چون بیرونم و نمیتونم بنویسم😁🖤
۱۶.۹k
۱۷ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.