چجوری امید زندگیمون شدن؟....
خیلی خسته....هیچ حسی به دنیا نداشتم...با مامانم دعوا کرده بودم....بخاطر تموم شدن نتم با بابام دعوام شده بود....بهترین رفیقم باهام قهر بود...دو ساعت دیگه کلاس زبان داشتم و اصلا رو مود نبودم...گریم گرفته بود...با همون بیخیالی گوشیمو برداشتم و وارد لایکی شدم...نمیدونستم چرا اونروز همش برام ویدیو ها و میم های همون گروهه که دوستام دوستش داشتند میومد....گروه بی تی اس! فقط از بینشون جیمین و تهیونگ رو میشناختم اونم فقط به عنوان سلبریتی. چند تا از میم های طنزشون کمک کرد اشکام خشک بشه و بخندم... کلاس زبانم شروع شد و آنلاین بود... رفتم توی اینترنت و سرچ زدم « سختی های گروه بی تی اس» از لحظات بیماری جونگکوک و جیمین برام آورد...هنوز شوگا و جین و جیهوپ و کوکی رو نمیتونستم تشخیص بدم تا اینکه کلی ویدیو دیدم و اسمشون رو بلد شدم....
اولین ویدیو، اولین قسمت ران ک دیدم مربوط به ران توی پارک آبی بود که جیهوپ دریا زده شد...
کلی سر اون ران خندیدم و از مشکل اصلی زندگیم دور شدم....مشکلی که یکسال نشده بود بوجود اومذه بود ولی با آشنایی این هفت پسر بکل از، یادم رفت...
کلیپ های بعدی رو دیدم...کنسرت one, حرفای انگیزشی نامجون، توضیحات لاویورسلف... اره اونا بهم یاد دادن میتونم تو سخت ترین شرایط دلخوش چیزی بشم و باش بخندم.....یاد دادن خودمو دوست داشته باشم....بهم عشق و علاقه واقعی رو یاد دادندـ..
این از داستان آرمی شدن من🙂💜
شما چطور آرمی شدین؟
اولین ویدیو، اولین قسمت ران ک دیدم مربوط به ران توی پارک آبی بود که جیهوپ دریا زده شد...
کلی سر اون ران خندیدم و از مشکل اصلی زندگیم دور شدم....مشکلی که یکسال نشده بود بوجود اومذه بود ولی با آشنایی این هفت پسر بکل از، یادم رفت...
کلیپ های بعدی رو دیدم...کنسرت one, حرفای انگیزشی نامجون، توضیحات لاویورسلف... اره اونا بهم یاد دادن میتونم تو سخت ترین شرایط دلخوش چیزی بشم و باش بخندم.....یاد دادن خودمو دوست داشته باشم....بهم عشق و علاقه واقعی رو یاد دادندـ..
این از داستان آرمی شدن من🙂💜
شما چطور آرمی شدین؟
۳۳.۰k
۱۷ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.