پارت 18
اعضا:خوش اومدی
ا/ت:مرسی...شما هنوز دارین صبحونه میخورین؟
جیهوپ:نه نه داشتیم جمع میکردیم
نامجون:تو چیزی خوردی اگه نخوردی بزاریم باشه بخوری
ا/ت:نه مرسی ی چیزی خوردم
جیمین:عاام ا/ت بیا بریم کمپانی یکم تمرین کنیم
کوک:اره کنسرت نزدیکه بهتره تمرین هارو شروع کنیم
ا/ت:باشه بریم ولی قبلش بزارین من لباسمو عوض کنم بیام
جین:اوکی برو
تهیونگ:ا/ت به شوگا هم بگو بیاد
ا/ت:باشه اگه از نارنگی هاش دست کشید
اعضا:*خندیدند
*ا/ت رفت بالا شوگا رو صدا کنه که
ا/ت:شوگاااااااااااااااااااا
شوگا:هااا چیه چیه
ا/ت:همه نارنگی هارو خوردیی
شوگا:نه نه این یکی هنوز مونده الان میخورمش
ا/ت:ایکاش بیشتر میگرفتم بخدا کمته
شوگا:اره بخدا کمه اخه 6 تا پلاستیک بزرگ چیه
ا/ت:اره بخدا برای تو کمه
شوگا:حالا کاریم داشتی
ا/ت:اها اره برو حاضر شو میخوایم بریم کمپانی برای کنسرت یکم تمرین کنیم
شوگا:باشه برو الان این چند تاهم بخورم حاضر میشم
ا/ت:باشه
*ا/ت رفت توی اتاقش حاضر شد رفت پایین
ذهن جیمین:
پرااام این ا/ت دوست داره هروقت من میبینمش ی سکته ریز و درشت بزنم دوباره رفته استایل مورد علامه منو پوشیده منو دیوونه کنه ای خدا ی نفر معلوم نی چند نفرو میکشه هعی الان از خوشکلیش برق از سرم میپره
ذهن تهیونگ:
دوباره این بشر خو ترکوند منو این همون دختریه که هر روز جذاب ترو خوشگل تر از قبل میشه هعی من باید اینو برای خودم بکنم
ذهن کوک:
.........................................
*بچم ذهنش رد داد
ا/ت :خب من حاضر شدم
نامجون:ا/ت دوباره که خوشگل کردی
ا/ت:بابا من که ی تیپ ساده زدم
جین:اما این تیپ سادت ممکنه قلب چند نفرو به خاک بشونه*داشت به جیمین و کوک و تهیونگ تیکه مینداخت
کوک:ا..اره خب بریم دیگه
جیهوپ:وایسین شوگا هم بیاد
شوگا:اومدممم
تهیونگ:یا هیونگ همه نارنگی هارو خوردی
شوگا:خیلی کم بود دفعه بعد خودم میرم میخرم
جیمین:خب بریم دیگه
ا/ت:بریم
*رفتیم سوار ماشین ها شدیم رفتیم سمت کمپانی
......
بچه ها شاید امروز تا پارت 20 یا 21 بزارم چون چند روز نبودم :)
ا/ت:مرسی...شما هنوز دارین صبحونه میخورین؟
جیهوپ:نه نه داشتیم جمع میکردیم
نامجون:تو چیزی خوردی اگه نخوردی بزاریم باشه بخوری
ا/ت:نه مرسی ی چیزی خوردم
جیمین:عاام ا/ت بیا بریم کمپانی یکم تمرین کنیم
کوک:اره کنسرت نزدیکه بهتره تمرین هارو شروع کنیم
ا/ت:باشه بریم ولی قبلش بزارین من لباسمو عوض کنم بیام
جین:اوکی برو
تهیونگ:ا/ت به شوگا هم بگو بیاد
ا/ت:باشه اگه از نارنگی هاش دست کشید
اعضا:*خندیدند
*ا/ت رفت بالا شوگا رو صدا کنه که
ا/ت:شوگاااااااااااااااااااا
شوگا:هااا چیه چیه
ا/ت:همه نارنگی هارو خوردیی
شوگا:نه نه این یکی هنوز مونده الان میخورمش
ا/ت:ایکاش بیشتر میگرفتم بخدا کمته
شوگا:اره بخدا کمه اخه 6 تا پلاستیک بزرگ چیه
ا/ت:اره بخدا برای تو کمه
شوگا:حالا کاریم داشتی
ا/ت:اها اره برو حاضر شو میخوایم بریم کمپانی برای کنسرت یکم تمرین کنیم
شوگا:باشه برو الان این چند تاهم بخورم حاضر میشم
ا/ت:باشه
*ا/ت رفت توی اتاقش حاضر شد رفت پایین
ذهن جیمین:
پرااام این ا/ت دوست داره هروقت من میبینمش ی سکته ریز و درشت بزنم دوباره رفته استایل مورد علامه منو پوشیده منو دیوونه کنه ای خدا ی نفر معلوم نی چند نفرو میکشه هعی الان از خوشکلیش برق از سرم میپره
ذهن تهیونگ:
دوباره این بشر خو ترکوند منو این همون دختریه که هر روز جذاب ترو خوشگل تر از قبل میشه هعی من باید اینو برای خودم بکنم
ذهن کوک:
.........................................
*بچم ذهنش رد داد
ا/ت :خب من حاضر شدم
نامجون:ا/ت دوباره که خوشگل کردی
ا/ت:بابا من که ی تیپ ساده زدم
جین:اما این تیپ سادت ممکنه قلب چند نفرو به خاک بشونه*داشت به جیمین و کوک و تهیونگ تیکه مینداخت
کوک:ا..اره خب بریم دیگه
جیهوپ:وایسین شوگا هم بیاد
شوگا:اومدممم
تهیونگ:یا هیونگ همه نارنگی هارو خوردی
شوگا:خیلی کم بود دفعه بعد خودم میرم میخرم
جیمین:خب بریم دیگه
ا/ت:بریم
*رفتیم سوار ماشین ها شدیم رفتیم سمت کمپانی
......
بچه ها شاید امروز تا پارت 20 یا 21 بزارم چون چند روز نبودم :)
۹.۳k
۰۴ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.