kooki👿

💄part 25💄
🎀kooki🎀

و....یهو منو بوسید

از روش بلند شدم

ه.ی:میرم باند بیارم


کوک:اوک بیب

رفتم و جعبه کمک های اولیه رو اوردم
و دستش رو بستم

کوک:مرسی بیبی

به کوک کمک کردم بلند شه

کوک منو چسبوند به دیوار ومحکم گردنم رو بو کشید

بد جور داشت تحریکم میکرد

سرم رو روی سینش گذاشتم

کوک:بریم پیش پسرا

ه.ی:اره


رفتیم سمت حال

جی هوپ:نگفتی دستش چی شده

ماجرا رو تعریف کردم

جیمین:من فکر میکردن این اتفاقات فقط تو فیلم هندی هاست


کوک:اخ

ه.ی:حالت خوبه؟


کوک:خوبم


ه.ی:بمیرم برات درد داری همش تقصیر منه

کوک:بیبی تقصیر تو نیست

ه.ی:اما..

حرفم تموم نشده بود که منو بوسید


شوگا :پوووف

دستم رو کشید و برد سمت اتاقش

کوک:بیبی فیلم ببینیم؟


ه.ی:اره عشقم


ه.ی: بزار برم لپ تاپ رو بیارم💻

کوک:اوک


....‌

تا پارت بعد بابای📷👋🏻

Faityng baby 👾💚