my heart
part ²¹
کوک:حرفی که زدم رو نادیده بگیر
ات:حالا وایسا نظرت چیه دوهی نونا و ته میونگ رو بهم برسونیم
کوک:کی....چی گفتی"اخم"
ات:کریسمس ته هیونگ و دوهی نونا "خنده"
کوک:به من چه خودتون برنامه ریزی کنین
^شروع مکالمه^
ات:یونا نظرت چیه تهیونگ و دوهی رو بهم برسونیم
یونا:نقشه چیه خواهرم"خبیثانه"
ات:اینطوریه که منو تو فردا میریم خرید و دونی رو میبریم براش یه لباس پسر کش میخریم و برای پسفردا که کریسمسه میگم تنش کنه و تهیونگ از اون میخواد که باهاش رل بزنه و تمام
یونا:ریدم تو نقشت اینا هیچکدوم از هم خوششون نمیاد
ات:خب بیا برنامه ریزی کنیم ولی فردا با پسرا بریم بیرون
یونگی و کوک:نخیر
ات:ساکت شو
یونا:چاگیییییییییییییییی
کوک:یونگی هیونگ موافقی"داد-سرد"
یونگی:اره هستم تو چه میکنی
کوک:به من چه خودش میدونه ازدواج اجباریه ولی بیرون رفتن که اجباری نیست
ات:یونا به حرف هیچکس گوش نمیدیم صبح میام دنبالت
یونا:با چه ماشینی
ات:با بوگاتی میام
کوک:تو گواهینامه داری من ماشینت بدم"سرد"
ات:اره"خنده"
یونا:حتما صبح ساعت ۵ باید بریم که ظهر همه جا شلوغه
ات:باشه بای بای
^پایان مکالمه^
ات:الان چا شده"عصبی"
کوک:به تو چه اصلا خودت چته"سرد"
ات:به تو چه شبتم خوش"رفت بخوابه"
"صبح-دم در خونه یونا"
ات:خب بریم لیدی
یونا:چراکه نه لیدی
"پاساژ"
یونا:بریم این تو ببینم چی داره
"داخل مغازه"
یونا:سلام
فروشنده:خانم اینجا الان تعطیله چون رئیس این برند داره میاد"ترس"
یونا:وایسا ببینمش بعد زر بزن
"ده دقیقه بعد"
کوک:چی شده گفتی من بیا وسط خواب و بیداری
یونا:بیا بریم"اروم"
ات:اوک"اروم"
فروشنده:جناب جئون شما سفیر برند کلوین کلاین هستین و باید این لباس هارو هم بپوشین تا ازتون عکس بگیریم
یونا:اِ جئون تخفیف میدی واسه لباس
کوک:یونا سلام "سرد"
فروشنده:چه میکنید
کوک:نمیام به اینا هم تخفیف بده
"کوک رفت"
ات:این سفیر این برنده"تعجب"
فروشنده:خانم درست رفتار کنین ایشون خیلی پولدارن
ات:اون شوهر منه خب یونا لباس انتخاب کنیم"خنده"
فروشنده:ببخشید خانم جئون
ات:ولی فامیل من جانگه
فروشنده شما ازدواج کردین پس فامیل شوهرتون روی شما هست هرچه میخواهید انتخاب کنید
"شب"
یونا:ات خداحافظ فردا شب میبینمت
ات:باشه
"خونه"
ات:سلام"بی حال"
کوک:خداحافظ"سرد"
ات:چته جئون جونگکوک نه به دیشب که گفتی دوستم داری نه به الان که سردی"عصبی"
کوک:به تو چه
"شب کریسمس"
ات:سلام دوهی ببینم باکی اومدی
دوهی:با دوست پسرم دو مارک
یونا:تهیونگ هیونگ شما با کی اومدین
ته:دوست دخترم چو لارا
لارا:تو همونی نیستی که منو زدی
ات:شیبال
کوک:سلام هیونگ سلام دوهی بیاین تو "سرد"
ات:بفرمایین
"وسط پارتی"
ته:کوک لارا رو ندیدی
دوهی:ات مارک کو
ات:اون جلو دارن باهم کیس میرن چه بدم کیس میرن
"جلو..
کوک:حرفی که زدم رو نادیده بگیر
ات:حالا وایسا نظرت چیه دوهی نونا و ته میونگ رو بهم برسونیم
کوک:کی....چی گفتی"اخم"
ات:کریسمس ته هیونگ و دوهی نونا "خنده"
کوک:به من چه خودتون برنامه ریزی کنین
^شروع مکالمه^
ات:یونا نظرت چیه تهیونگ و دوهی رو بهم برسونیم
یونا:نقشه چیه خواهرم"خبیثانه"
ات:اینطوریه که منو تو فردا میریم خرید و دونی رو میبریم براش یه لباس پسر کش میخریم و برای پسفردا که کریسمسه میگم تنش کنه و تهیونگ از اون میخواد که باهاش رل بزنه و تمام
یونا:ریدم تو نقشت اینا هیچکدوم از هم خوششون نمیاد
ات:خب بیا برنامه ریزی کنیم ولی فردا با پسرا بریم بیرون
یونگی و کوک:نخیر
ات:ساکت شو
یونا:چاگیییییییییییییییی
کوک:یونگی هیونگ موافقی"داد-سرد"
یونگی:اره هستم تو چه میکنی
کوک:به من چه خودش میدونه ازدواج اجباریه ولی بیرون رفتن که اجباری نیست
ات:یونا به حرف هیچکس گوش نمیدیم صبح میام دنبالت
یونا:با چه ماشینی
ات:با بوگاتی میام
کوک:تو گواهینامه داری من ماشینت بدم"سرد"
ات:اره"خنده"
یونا:حتما صبح ساعت ۵ باید بریم که ظهر همه جا شلوغه
ات:باشه بای بای
^پایان مکالمه^
ات:الان چا شده"عصبی"
کوک:به تو چه اصلا خودت چته"سرد"
ات:به تو چه شبتم خوش"رفت بخوابه"
"صبح-دم در خونه یونا"
ات:خب بریم لیدی
یونا:چراکه نه لیدی
"پاساژ"
یونا:بریم این تو ببینم چی داره
"داخل مغازه"
یونا:سلام
فروشنده:خانم اینجا الان تعطیله چون رئیس این برند داره میاد"ترس"
یونا:وایسا ببینمش بعد زر بزن
"ده دقیقه بعد"
کوک:چی شده گفتی من بیا وسط خواب و بیداری
یونا:بیا بریم"اروم"
ات:اوک"اروم"
فروشنده:جناب جئون شما سفیر برند کلوین کلاین هستین و باید این لباس هارو هم بپوشین تا ازتون عکس بگیریم
یونا:اِ جئون تخفیف میدی واسه لباس
کوک:یونا سلام "سرد"
فروشنده:چه میکنید
کوک:نمیام به اینا هم تخفیف بده
"کوک رفت"
ات:این سفیر این برنده"تعجب"
فروشنده:خانم درست رفتار کنین ایشون خیلی پولدارن
ات:اون شوهر منه خب یونا لباس انتخاب کنیم"خنده"
فروشنده:ببخشید خانم جئون
ات:ولی فامیل من جانگه
فروشنده شما ازدواج کردین پس فامیل شوهرتون روی شما هست هرچه میخواهید انتخاب کنید
"شب"
یونا:ات خداحافظ فردا شب میبینمت
ات:باشه
"خونه"
ات:سلام"بی حال"
کوک:خداحافظ"سرد"
ات:چته جئون جونگکوک نه به دیشب که گفتی دوستم داری نه به الان که سردی"عصبی"
کوک:به تو چه
"شب کریسمس"
ات:سلام دوهی ببینم باکی اومدی
دوهی:با دوست پسرم دو مارک
یونا:تهیونگ هیونگ شما با کی اومدین
ته:دوست دخترم چو لارا
لارا:تو همونی نیستی که منو زدی
ات:شیبال
کوک:سلام هیونگ سلام دوهی بیاین تو "سرد"
ات:بفرمایین
"وسط پارتی"
ته:کوک لارا رو ندیدی
دوهی:ات مارک کو
ات:اون جلو دارن باهم کیس میرن چه بدم کیس میرن
"جلو..
۴.۴k
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.