عضو هشتم بی تی اس فصل ۲ پارت۶
فردا
بایول ویو
دیشب با لباسای قبلیم خوابم برده بود و پام به شدت میسوخت ، بلند شدم و رفتم سمت اشپزخونه ، سوک هیون صبحونه درست کرده و رفته
منم صبحونمو خوردم و رفتم پیشش
بایول:چیکار میکنی؟
سوک هیون :نظارت میکنم ، چیکار باید بکنم؟
بایول: هوی اونو نزار اونجا (داد)
کارگر :ب...ببخشید خانم
بایول:اینجوری نظارت میکنی؟
سوک هیون:اگه اینجا نبودم کارخونه ۳ بار منفجر شده بود
بایول :باش تو خوبی برو به بقیه کارا برس من حواسم هس
سوک هیون:اوکی بای
بایول:گمشو دیگه😄
سوک هیون : (رفت)
(چند ساعت بعد)
سوک هیون : بایول ، بایول ، بایوللللل
بایول:ها چیه چته؟
سوک هیون:ینفر زنگ زده میگه باتو کار داره
بایول:بده گوشی رو ببینم.......الو؟
......:سلام بایول (با حالت بچگونه)
بایول:کوچولو برای چی بهم زنگ زدی؟ اسمت چیه؟
......:لازم نکرده بدونی ! بعدشم بچه نیستم
بایول:چقدر توپرویی ! برای چی بهم زنگ زدی؟ شمارمو از کجا دراوردی؟
.......:از یجا دراوردم ، خواستن بگم عشقت پیشه منه ، ۲۰ میلیارد وون بهم میدی تا ولش کنم
بایول:شوخی جالبی بود عشقم پیشمه
........: (قطع کرد)
بایول:بچه سال اصکل
سوک هیون:😳😳😳
بایول:چته؟
سوک هیون: تنها کسی که کنارته منم😳
بایول:اوه....من گوشیمو گفتم😐 نشنیده میگیرم
سوک هیون:اها ، راستی چرا به اون مرده گفتی بچه سال؟
بایول:صداش و نشنیدی؟
سوک هیون : کلفت بود
بایول ویو
یارو صداش کلفت بود؟ گفته عشقت؟ عشقم که واقعا جلومه (گوشیش رو نمیگه سوک هیونو میگه) (و بلههههه ، هردو همو میدوستندددد)
بایول:چص میگه باو ولش کن
سوک هیون:اهاع ، باشه
سوک هیون ویو
این یچیز زده ، اسکل خودمه🙂
بایول:بریم؟
سوک هیون :بریم🙂
بایول: (گوشیش زنگ میخوره) اَه بخدا ارامش ندارم.... خاک تو سرم سوک هیون بابامه
سوک هیون: خب؟
بایول:خب؟ اون نمیدونه ملکه مافیام ، فقط میدونه مافیام
سوک هیون:خب بهش نگو
بایول:ول باو اَه
الو سلام بابایی (فارسی حرف میزنن)
ب.ت:سلام دخترم خوبی
بایول:مرسی خوبم بابا ، جونم کاری داری؟
ب.ت:ا.ت جان ، چرا کره ifilm نداره
بایول:😂😂😂😂 بابا شبکه های بهتری هست ، آی فیلم به چه دردت میخوره؟
ب.ت:اخه الان خانه بدوش نشون میده (چرا خودم دارم پاره میشم😂؟)
بایول:بیخیال پدره من ، لازم نیست خانه بدوش نگا کنی😂
ب.ت:یبار تو زندگیت خواستی کمکم کنی ، کاری نداری؟
بایول:نه باباجون برو خدافظ
ب.ت:خدافظ
سوک هیون:بابات چی گفت؟
بایول:ها؟😂...هیچی ، بیخیالش بریم
سوک هیون :بریم
(رفتن به بقیه کاراشون رسیدن بعدم رفتن خونه)
بایول:اخخخخ خدایا جر خوردم
سوک هیون:انگار اون بارارو جابجا کرده😒
بایول:خب حالا توام ، یه کار انجام دادی دیگه
خوابم میاااااد
اگه چرت شد ساری
بایول ویو
دیشب با لباسای قبلیم خوابم برده بود و پام به شدت میسوخت ، بلند شدم و رفتم سمت اشپزخونه ، سوک هیون صبحونه درست کرده و رفته
منم صبحونمو خوردم و رفتم پیشش
بایول:چیکار میکنی؟
سوک هیون :نظارت میکنم ، چیکار باید بکنم؟
بایول: هوی اونو نزار اونجا (داد)
کارگر :ب...ببخشید خانم
بایول:اینجوری نظارت میکنی؟
سوک هیون:اگه اینجا نبودم کارخونه ۳ بار منفجر شده بود
بایول :باش تو خوبی برو به بقیه کارا برس من حواسم هس
سوک هیون:اوکی بای
بایول:گمشو دیگه😄
سوک هیون : (رفت)
(چند ساعت بعد)
سوک هیون : بایول ، بایول ، بایوللللل
بایول:ها چیه چته؟
سوک هیون:ینفر زنگ زده میگه باتو کار داره
بایول:بده گوشی رو ببینم.......الو؟
......:سلام بایول (با حالت بچگونه)
بایول:کوچولو برای چی بهم زنگ زدی؟ اسمت چیه؟
......:لازم نکرده بدونی ! بعدشم بچه نیستم
بایول:چقدر توپرویی ! برای چی بهم زنگ زدی؟ شمارمو از کجا دراوردی؟
.......:از یجا دراوردم ، خواستن بگم عشقت پیشه منه ، ۲۰ میلیارد وون بهم میدی تا ولش کنم
بایول:شوخی جالبی بود عشقم پیشمه
........: (قطع کرد)
بایول:بچه سال اصکل
سوک هیون:😳😳😳
بایول:چته؟
سوک هیون: تنها کسی که کنارته منم😳
بایول:اوه....من گوشیمو گفتم😐 نشنیده میگیرم
سوک هیون:اها ، راستی چرا به اون مرده گفتی بچه سال؟
بایول:صداش و نشنیدی؟
سوک هیون : کلفت بود
بایول ویو
یارو صداش کلفت بود؟ گفته عشقت؟ عشقم که واقعا جلومه (گوشیش رو نمیگه سوک هیونو میگه) (و بلههههه ، هردو همو میدوستندددد)
بایول:چص میگه باو ولش کن
سوک هیون:اهاع ، باشه
سوک هیون ویو
این یچیز زده ، اسکل خودمه🙂
بایول:بریم؟
سوک هیون :بریم🙂
بایول: (گوشیش زنگ میخوره) اَه بخدا ارامش ندارم.... خاک تو سرم سوک هیون بابامه
سوک هیون: خب؟
بایول:خب؟ اون نمیدونه ملکه مافیام ، فقط میدونه مافیام
سوک هیون:خب بهش نگو
بایول:ول باو اَه
الو سلام بابایی (فارسی حرف میزنن)
ب.ت:سلام دخترم خوبی
بایول:مرسی خوبم بابا ، جونم کاری داری؟
ب.ت:ا.ت جان ، چرا کره ifilm نداره
بایول:😂😂😂😂 بابا شبکه های بهتری هست ، آی فیلم به چه دردت میخوره؟
ب.ت:اخه الان خانه بدوش نشون میده (چرا خودم دارم پاره میشم😂؟)
بایول:بیخیال پدره من ، لازم نیست خانه بدوش نگا کنی😂
ب.ت:یبار تو زندگیت خواستی کمکم کنی ، کاری نداری؟
بایول:نه باباجون برو خدافظ
ب.ت:خدافظ
سوک هیون:بابات چی گفت؟
بایول:ها؟😂...هیچی ، بیخیالش بریم
سوک هیون :بریم
(رفتن به بقیه کاراشون رسیدن بعدم رفتن خونه)
بایول:اخخخخ خدایا جر خوردم
سوک هیون:انگار اون بارارو جابجا کرده😒
بایول:خب حالا توام ، یه کار انجام دادی دیگه
خوابم میاااااد
اگه چرت شد ساری
۱.۸k
۰۳ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.