عشق در نگاه اول پارت 13
ویو ات
داشت منو میبوسید هر چقدر میزدمش ازم جدا نمی شد بلکه بدتر ادامه میداد پس منم همکاری کردم داشتیم همو میبوسیدیم که کوک منو بلند کرد و برد اتاق ( الان میخوام ی کرمی بریزم منتظر باشید😏) گذاشت روی تخت داشت دکمه های لباسش رو باز میکرد که صدای زنگ خونه اومد دکمه هاشو بست و به من گفت همینجا تو اتاق بمونم منم گفتم باشه
ویو کوک
لعنتی آخه این وقت شب کی رفتم درو باز کردم لونا بود
کوک: چیه چی میخوای
لونا: اوپا اومدم امشب پیشت باشم
کوک: اولن تو ... میخوری اینجا بمونی دومن به من نگو اوپا فهمیدی دختره چندش
لونا: کوک ادبت کجا رفته
کوک: سره قبر تو
لونا: خب حالا برو کنار بیام تو
کوک: گمشو برو خونت
لونا: بابام گفته بیام اینجا
کوک: باشه بیا تو
لونا: مرسی
کوک: تو همینجا میخوابی منم تو اتاقم خب
لونا:باشه عشقم
کوک: به من نگو عشقم
ویو ات
کوک رفت پایین تا درو باز کنه بعد صدای ی دخترو شنیدم که داشت میگفت عشقم کوک اومد داخل اتاق
کوک: ببخشید دیر اومدم
ات: اون دختر کی
کوک: کدوم دختر
ات: همون که بهت گفت عشقم
کوک: آهان اون مهم نیست تا فردا اینجا میمونه بعد میره ولی تو باید تا فردا تو اتاق بمونی خب
ات: چرا
کوک: چراش به خودم ربط داره
ات: اون نامزدت هست
کوک: تو از کجا میدونی
ات: تو بیمارستان بچه ها بهم گفتم تو نامزد داری ولی ....
مرسی شرط هارو رسوندین شب هم بازم براتون پارت میزارم دوستون دارم 😘❤ ببخشید کم شد
داشت منو میبوسید هر چقدر میزدمش ازم جدا نمی شد بلکه بدتر ادامه میداد پس منم همکاری کردم داشتیم همو میبوسیدیم که کوک منو بلند کرد و برد اتاق ( الان میخوام ی کرمی بریزم منتظر باشید😏) گذاشت روی تخت داشت دکمه های لباسش رو باز میکرد که صدای زنگ خونه اومد دکمه هاشو بست و به من گفت همینجا تو اتاق بمونم منم گفتم باشه
ویو کوک
لعنتی آخه این وقت شب کی رفتم درو باز کردم لونا بود
کوک: چیه چی میخوای
لونا: اوپا اومدم امشب پیشت باشم
کوک: اولن تو ... میخوری اینجا بمونی دومن به من نگو اوپا فهمیدی دختره چندش
لونا: کوک ادبت کجا رفته
کوک: سره قبر تو
لونا: خب حالا برو کنار بیام تو
کوک: گمشو برو خونت
لونا: بابام گفته بیام اینجا
کوک: باشه بیا تو
لونا: مرسی
کوک: تو همینجا میخوابی منم تو اتاقم خب
لونا:باشه عشقم
کوک: به من نگو عشقم
ویو ات
کوک رفت پایین تا درو باز کنه بعد صدای ی دخترو شنیدم که داشت میگفت عشقم کوک اومد داخل اتاق
کوک: ببخشید دیر اومدم
ات: اون دختر کی
کوک: کدوم دختر
ات: همون که بهت گفت عشقم
کوک: آهان اون مهم نیست تا فردا اینجا میمونه بعد میره ولی تو باید تا فردا تو اتاق بمونی خب
ات: چرا
کوک: چراش به خودم ربط داره
ات: اون نامزدت هست
کوک: تو از کجا میدونی
ات: تو بیمارستان بچه ها بهم گفتم تو نامزد داری ولی ....
مرسی شرط هارو رسوندین شب هم بازم براتون پارت میزارم دوستون دارم 😘❤ ببخشید کم شد
۱۱.۹k
۱۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.