مشروعیت مردمی یا مشترعین اسلام گرا؟
اگربراین اساس که نظام یک نظام اسلامی است طبق نظر مجامعه امور قانونگذاری و نظارات شود و نه طبق خواست اکثریت؟
اولا مردم به جمهوریت اسلامی رای دادند نظام یعنی شکل وشیوه حکومت اقلیتی براکثریت اگر خواست مردم این بودباید درزمان رای گیری ازمردم بجای جمهوری اسلامی می گفتند شما به نظام اسلامی اعتقادداریدیا جمهوریت سکولارمردمی!!
طبیعی بودقشر زیادی مردم خوب طرفدارجمهوریت بودندنه نظام سیاسی !
باید توجه داشت که جمهوری اسلامی همانگونه که از نامش پیداست جمهوریت بر اسلامیت مقدم است. این تقدم ارزشی نیست رتبی است به این معنا که تا جمهور حکومت اسلامی را نخواهند حکومت اسلامی تحقق نمییابد. این موضوع هم در اصل و هم در فرع است. این موضوع ریشه در تاریخ اسلام و سیره معصومین دارد. تا اکثریت مردم مدینه از پیامبر اکرم نخواستند که تشکیل حکومت دهد ایشان حکومت تشکیل نداد یعنی در واقع نمیتوانست تشکیل دهد. زمانی که حضرت علی دیدند اکثریت ایشان را نپذیرفتند با اینکه صلاحیت لازم را از همه بیشتر داشتند کنار رفتند. نگفتند که من باید رای خودم را اعمال کنم. وقتی هم به حاکمیت رسیدند افتخار میکردند که مردم به ایشان رای دادند و با ایشان بیعت کردند و میگفتند به درخواست مردم به حکومت رسیدم. پس آیا اگر ۱۰% مردم متدین چیزی را خواستند میتوان گفت که این قانون است چون اینها متدینین هستند ولی ۹۰% مردم حق نظر ندارند به دلیل اینکه حاکمیت، حاکمیت اسلامی است. ۱۰% که نمی تواند ۹۰% را مجبور کند. پس فرق شیعه وهابی درچیست ؟
چون وهابی هاوسلفی هامقتدر حکومت های عربی اعتقاددارند، چیزی که درحکومت اسلامی اهمیت دارد حکومت است نه نظر ورای ومشروعیت مردمی ،مثلا داعش می گوید یا باما بیعت می کنیدیانمی کنید اگر بیعت نمی کنید فرمان بردارنیستید باید گردن شمازده شود!نظیر سنتی که خلفای اموی وحتی ابوبکروعمرداشتند که تعدادی از صحابه نظیر علی ع وسلمان ومقدادویاسر مخالف خلافت ابوبکر عمر بودند پس خلفا بازور مجبورکردند حضرت علی ع بیعت کند چون از نظرانها مسلمانی که باخلیفه بیعت نکندمرتد است!
امروزه به ویژه در جامعه ما دیگر زور و فشار و تحقیر جواب نمیدهد اگر فکر میکنیم جواب میدهد بسم الله برای آزادی روانی و معنوی افراد متدین در حکومت اسلامی راه طالبان وگروهای سلفی را پیش بگیرید، مدارس داتشگاها و رسانهها و اینترنت را تعطیل کنیم مثله زمانیکه دانشگاها تعطیل کردم نتیجه چه شد، کار کردن و درس خواندن خانم ها را ممنوع کنیم و آنان را مجبور به ماندن در خانه و مشغول به فرزنداوری وخانه داری وسبک زندگی سنتی کنیم و…یامردان رابزوربه نماز جمعه مسجدبفرستیم وخمس زکات رابزوربگیرند !
ایا فلسفه جمهوری اسلامی زمانیکه قراربود انتخاب شوداین بودیا اینکه هدف روی کارامدن جمهوری اسلامی رفع تبعیض وفاصله طبقاتی ورفع فساداختلاس وانتخاب مدبران لایق وپاک به جای مدیران اختلاس گرفاسد بود که بتوانند باعث پیشرفت وترقی اقتصادی واجتماعی جامعه ایرانی شوند!
باید با پذیرش واقعیتهای موجود تنقدرحکومت وجامعه را اصلاح کنیم تا ارزشهای دینی وحقوق بشری مقبول حاکمان ومردم جامع شود. ما اگر دین داری را نه به اجبار بلکه با ازادی عجین کنیم مردم دیندارتر میشوند. در این صورت کارمندی که سرکار میاید برای جلب توجه ریش نمیگذارد، برای جلب امتیاز فرهنگی در نمازخانه اداره حاضر نمیشود. آن خانم برای جلب توجه و ارتقاء موقعیت سازمانی خود مقنعه سرش نمیکند که وقتی از دانشگاه بیرون رفت مقنعهاش را بردارد.
یا مدیری فلان اداره دولتی یابانکی وقتی برصندلی ریاست می نشیند وپول قدرت زیاددراختیارش قرارمی گیردشروع به چپاول غارت اختلاس وسواستفاده ازقدرت نسودکه اینحجم از پروندهای فساد سنگین اقتصادی درقوه قضایه سال ها لاینجل بماندوحتی باحل شدن دیگه خساراتی که ناشی ازفساداقتصادی به جامعه وارده شده است غیرقابل جبران باقی بماند!
یاجوانی که بخاطروضع بداقتصادی بعداز دوران سرلازی نمی تواندکارشایسته پیداکنر وزیرخط فقر 30میلیونی تومانی دچارافسردگی می شودتوان ازدواج وتشکیل زندگی عادی ندارد ونسلی پیرفرسوده فقیر دراینده انتظارجامعه ایرانی است الان نگاه نکنید چندساله دیگه موجی از زنان ومردان دهه شصتی فقیر به سن پیری رسیدندکه حتی یک حقوق بازنشستگی عادی ندارند ان موقع عمق فاجعه درمی یابید!
اولا مردم به جمهوریت اسلامی رای دادند نظام یعنی شکل وشیوه حکومت اقلیتی براکثریت اگر خواست مردم این بودباید درزمان رای گیری ازمردم بجای جمهوری اسلامی می گفتند شما به نظام اسلامی اعتقادداریدیا جمهوریت سکولارمردمی!!
طبیعی بودقشر زیادی مردم خوب طرفدارجمهوریت بودندنه نظام سیاسی !
باید توجه داشت که جمهوری اسلامی همانگونه که از نامش پیداست جمهوریت بر اسلامیت مقدم است. این تقدم ارزشی نیست رتبی است به این معنا که تا جمهور حکومت اسلامی را نخواهند حکومت اسلامی تحقق نمییابد. این موضوع هم در اصل و هم در فرع است. این موضوع ریشه در تاریخ اسلام و سیره معصومین دارد. تا اکثریت مردم مدینه از پیامبر اکرم نخواستند که تشکیل حکومت دهد ایشان حکومت تشکیل نداد یعنی در واقع نمیتوانست تشکیل دهد. زمانی که حضرت علی دیدند اکثریت ایشان را نپذیرفتند با اینکه صلاحیت لازم را از همه بیشتر داشتند کنار رفتند. نگفتند که من باید رای خودم را اعمال کنم. وقتی هم به حاکمیت رسیدند افتخار میکردند که مردم به ایشان رای دادند و با ایشان بیعت کردند و میگفتند به درخواست مردم به حکومت رسیدم. پس آیا اگر ۱۰% مردم متدین چیزی را خواستند میتوان گفت که این قانون است چون اینها متدینین هستند ولی ۹۰% مردم حق نظر ندارند به دلیل اینکه حاکمیت، حاکمیت اسلامی است. ۱۰% که نمی تواند ۹۰% را مجبور کند. پس فرق شیعه وهابی درچیست ؟
چون وهابی هاوسلفی هامقتدر حکومت های عربی اعتقاددارند، چیزی که درحکومت اسلامی اهمیت دارد حکومت است نه نظر ورای ومشروعیت مردمی ،مثلا داعش می گوید یا باما بیعت می کنیدیانمی کنید اگر بیعت نمی کنید فرمان بردارنیستید باید گردن شمازده شود!نظیر سنتی که خلفای اموی وحتی ابوبکروعمرداشتند که تعدادی از صحابه نظیر علی ع وسلمان ومقدادویاسر مخالف خلافت ابوبکر عمر بودند پس خلفا بازور مجبورکردند حضرت علی ع بیعت کند چون از نظرانها مسلمانی که باخلیفه بیعت نکندمرتد است!
امروزه به ویژه در جامعه ما دیگر زور و فشار و تحقیر جواب نمیدهد اگر فکر میکنیم جواب میدهد بسم الله برای آزادی روانی و معنوی افراد متدین در حکومت اسلامی راه طالبان وگروهای سلفی را پیش بگیرید، مدارس داتشگاها و رسانهها و اینترنت را تعطیل کنیم مثله زمانیکه دانشگاها تعطیل کردم نتیجه چه شد، کار کردن و درس خواندن خانم ها را ممنوع کنیم و آنان را مجبور به ماندن در خانه و مشغول به فرزنداوری وخانه داری وسبک زندگی سنتی کنیم و…یامردان رابزوربه نماز جمعه مسجدبفرستیم وخمس زکات رابزوربگیرند !
ایا فلسفه جمهوری اسلامی زمانیکه قراربود انتخاب شوداین بودیا اینکه هدف روی کارامدن جمهوری اسلامی رفع تبعیض وفاصله طبقاتی ورفع فساداختلاس وانتخاب مدبران لایق وپاک به جای مدیران اختلاس گرفاسد بود که بتوانند باعث پیشرفت وترقی اقتصادی واجتماعی جامعه ایرانی شوند!
باید با پذیرش واقعیتهای موجود تنقدرحکومت وجامعه را اصلاح کنیم تا ارزشهای دینی وحقوق بشری مقبول حاکمان ومردم جامع شود. ما اگر دین داری را نه به اجبار بلکه با ازادی عجین کنیم مردم دیندارتر میشوند. در این صورت کارمندی که سرکار میاید برای جلب توجه ریش نمیگذارد، برای جلب امتیاز فرهنگی در نمازخانه اداره حاضر نمیشود. آن خانم برای جلب توجه و ارتقاء موقعیت سازمانی خود مقنعه سرش نمیکند که وقتی از دانشگاه بیرون رفت مقنعهاش را بردارد.
یا مدیری فلان اداره دولتی یابانکی وقتی برصندلی ریاست می نشیند وپول قدرت زیاددراختیارش قرارمی گیردشروع به چپاول غارت اختلاس وسواستفاده ازقدرت نسودکه اینحجم از پروندهای فساد سنگین اقتصادی درقوه قضایه سال ها لاینجل بماندوحتی باحل شدن دیگه خساراتی که ناشی ازفساداقتصادی به جامعه وارده شده است غیرقابل جبران باقی بماند!
یاجوانی که بخاطروضع بداقتصادی بعداز دوران سرلازی نمی تواندکارشایسته پیداکنر وزیرخط فقر 30میلیونی تومانی دچارافسردگی می شودتوان ازدواج وتشکیل زندگی عادی ندارد ونسلی پیرفرسوده فقیر دراینده انتظارجامعه ایرانی است الان نگاه نکنید چندساله دیگه موجی از زنان ومردان دهه شصتی فقیر به سن پیری رسیدندکه حتی یک حقوق بازنشستگی عادی ندارند ان موقع عمق فاجعه درمی یابید!
۵.۹k
۱۵ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.