پارت ۲۷
پارت ۲۷
#دیانا
داشتیم فیلم ترسناک میدیدم مهدیس خواب خواب بود ساعت ۲ نیم شب بود صدای ترسناکی امد
د. عسل صدای ترسناکه
ع. نترس
دوباره امد ک یهو یک چیزی شکست
د. بیا بریم بیرون ببینیم چی هس
ع. ب با باشه
با عسل رفتیم دیدیم رده خون ریخت خاستیم بریم جلوتر ک یهو یک چیزی ریخت روم جیغ زدیم بعد ۲ تا آدم ترسناک امدن جلومون جیغ خیلی بدی زدم عسل فرار کرد رف پایین
ک یهو ممد محراب از اتاق شون امدن بیرون
پانیذ امد برق روشن کرد همه بچه ها امدن
همشون ترسیدن ک یهو
ر. منم نترسیدید😂😂😂
د. خیلی بیشورید
ا.وای خدا ترسوها
عسل امد ک دید ارسلان و رضا
با عسل افتادیم جون ارسلان و رضا
پارت بعدی 🤤
#دیانا
داشتیم فیلم ترسناک میدیدم مهدیس خواب خواب بود ساعت ۲ نیم شب بود صدای ترسناکی امد
د. عسل صدای ترسناکه
ع. نترس
دوباره امد ک یهو یک چیزی شکست
د. بیا بریم بیرون ببینیم چی هس
ع. ب با باشه
با عسل رفتیم دیدیم رده خون ریخت خاستیم بریم جلوتر ک یهو یک چیزی ریخت روم جیغ زدیم بعد ۲ تا آدم ترسناک امدن جلومون جیغ خیلی بدی زدم عسل فرار کرد رف پایین
ک یهو ممد محراب از اتاق شون امدن بیرون
پانیذ امد برق روشن کرد همه بچه ها امدن
همشون ترسیدن ک یهو
ر. منم نترسیدید😂😂😂
د. خیلی بیشورید
ا.وای خدا ترسوها
عسل امد ک دید ارسلان و رضا
با عسل افتادیم جون ارسلان و رضا
پارت بعدی 🤤
۷.۷k
۰۹ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.