عضو و مافیا
ات: من بهتون داستان زندگیم رو گفتم بعد از مرگ پدرم نامادریم از من کار می کشید وقتی بزرگ تر شدم پولامو جمع کردم و مافیا شدم اون زنیکه ام اونجاست همونه بعد از خونه نامادریم رفتم خونه خردیم بعد رفتم مدرسه تو مدرسه با فیلیکس آشنا شدم اون حالمو بهتر کرد چون من افسردگی گرفته بودم.
جونگ کوک: خب فیلیکس چند سالته؟
فیلیکس: ۲۸
جونگ کوک: چرا تو همه ی جمع ها من کوچیک ترم؟
ات: چون چسبیده به را
کوک: هر هر هر خندیدم میگم بریم بار؟
ات: پایم
فیلیکس: من کار دارم نمیام
ات بشکن زد اصلحه گذاشتن سر فیلیکس
ات: حالا میای یا نه
فیلیکس میام معلومه میام
ات: خوبه
اعضا: 😂😂
ات: می خواین بمیرین؟
جین: غلط کردم. خاک تو سرم. ببخشید. منو نکششششششش
ات: سعی در جر نخوردن.
عکس فیلیکسو می زارم
جونگ کوک: خب فیلیکس چند سالته؟
فیلیکس: ۲۸
جونگ کوک: چرا تو همه ی جمع ها من کوچیک ترم؟
ات: چون چسبیده به را
کوک: هر هر هر خندیدم میگم بریم بار؟
ات: پایم
فیلیکس: من کار دارم نمیام
ات بشکن زد اصلحه گذاشتن سر فیلیکس
ات: حالا میای یا نه
فیلیکس میام معلومه میام
ات: خوبه
اعضا: 😂😂
ات: می خواین بمیرین؟
جین: غلط کردم. خاک تو سرم. ببخشید. منو نکششششششش
ات: سعی در جر نخوردن.
عکس فیلیکسو می زارم
۶.۵k
۰۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.