سناریو
وقتی بد خوابی و از روی تخت میندازیش پایین
جین: یااااااا از این به بعد میری تو کوچه بخوابی
نامجون: از این به بعد باید با طناب ببندمت به تخت
شوگا:(هنوز خوابه)
جیهوپ:(بچم مهربونه کاریت نداره دوباره میاد بغلت میکنه و میخوابه)
جیمین:(کیوت) چطور دلت اومد اینکارو بکنی؟
ته ته: یونتااااااانننن بیا این مامانتو تا کوچه بدرقه کن
جی کی: بهت قول میدم فردا شب سختی داشته باشی بعله... عجقم!
^_^ها ها ها
جین: یااااااا از این به بعد میری تو کوچه بخوابی
نامجون: از این به بعد باید با طناب ببندمت به تخت
شوگا:(هنوز خوابه)
جیهوپ:(بچم مهربونه کاریت نداره دوباره میاد بغلت میکنه و میخوابه)
جیمین:(کیوت) چطور دلت اومد اینکارو بکنی؟
ته ته: یونتااااااانننن بیا این مامانتو تا کوچه بدرقه کن
جی کی: بهت قول میدم فردا شب سختی داشته باشی بعله... عجقم!
^_^ها ها ها
۶.۲k
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.