عشق لجباز من پارت ۲
دیانا :باشه مامان 🙄 اتوسا بیا بریم بلند گو رو روشن کنیم بعد بریم برای بقیه کار ها 😇 اتوسا؛: اخ جون بریم
بعد ۲ ساعت
دیانا : بعد ۲ ساعت بلاخره کار من تموم شد انگار تو اتاق پسر ها بمب گذاشتن و بعد اتاق روبرویی من پسران یکی شونم که فکر کنم اتاق روبرویی اتوساس من از اتاق اومدم بیرون گفتم کار ما تموم شد هورا 😂
اتوسا هم اومد بیرون کار منم تموم شد 😁 رفتم پایین دیانا: مامااا من کارم تموم شد یعنی ما کارمون تموم شد 😍 میشه بریم حاضر شیم مامان دیانا: نه کارتون ندارم برید دیانا: باشه ما رفتیم رفتم حموم رفتم حموم اومدم حاضر شدم 💕 اتوسا : رفتم حموم حاضر خواستم برم پایین که دیانا رو دیدم باهم رفتیم دیانا: با اتوسا رفتیم پایین دیدم مامانم داره با گوشی ور میره نشسته بودیم که صدای زنگ اومد مامانم رفت تا درو باز کنه ماهم کنار وایسا ده بودیم خوشا امد بگیم اومدن تو مامانم با زن عمو روبوسی کرد و بعد نشستن بعد یه کی از پسرا اومد خوشگل و جذاب بود موهای رنگ شده چشای تیغ 👌😍🥰 ابرو مشکی اومد جلو گفت سلام من ارسلانم منم گفتم سلام منم دیانا م ارسلان: اومدم بایه دختر خوشگل جذاب مواجه شدم💕💕 بعد خودم معرفی کردم بعد دست داد وایییی دستاش چقدر گرم بود ☺😊 اومد گفت من دیانام چه اسم قشنگی بعد به خودم اومدم دستم رو از دستش جدا کردم گفتم خوشبختم 🙂 اون گفت همچنین بعد با اون دختره هم دست دادم اسمش اتوسا یا ژاتیس بود رفتیم نشستیم امیر : رفتم بایه دختره خوشگل اشنا شدم که موهاش رنگ شده بود لباش ژل زده و بینی عمل 🥰😊😍😍😗😙
بعد ۲ ساعت
دیانا : بعد ۲ ساعت بلاخره کار من تموم شد انگار تو اتاق پسر ها بمب گذاشتن و بعد اتاق روبرویی من پسران یکی شونم که فکر کنم اتاق روبرویی اتوساس من از اتاق اومدم بیرون گفتم کار ما تموم شد هورا 😂
اتوسا هم اومد بیرون کار منم تموم شد 😁 رفتم پایین دیانا: مامااا من کارم تموم شد یعنی ما کارمون تموم شد 😍 میشه بریم حاضر شیم مامان دیانا: نه کارتون ندارم برید دیانا: باشه ما رفتیم رفتم حموم رفتم حموم اومدم حاضر شدم 💕 اتوسا : رفتم حموم حاضر خواستم برم پایین که دیانا رو دیدم باهم رفتیم دیانا: با اتوسا رفتیم پایین دیدم مامانم داره با گوشی ور میره نشسته بودیم که صدای زنگ اومد مامانم رفت تا درو باز کنه ماهم کنار وایسا ده بودیم خوشا امد بگیم اومدن تو مامانم با زن عمو روبوسی کرد و بعد نشستن بعد یه کی از پسرا اومد خوشگل و جذاب بود موهای رنگ شده چشای تیغ 👌😍🥰 ابرو مشکی اومد جلو گفت سلام من ارسلانم منم گفتم سلام منم دیانا م ارسلان: اومدم بایه دختر خوشگل جذاب مواجه شدم💕💕 بعد خودم معرفی کردم بعد دست داد وایییی دستاش چقدر گرم بود ☺😊 اومد گفت من دیانام چه اسم قشنگی بعد به خودم اومدم دستم رو از دستش جدا کردم گفتم خوشبختم 🙂 اون گفت همچنین بعد با اون دختره هم دست دادم اسمش اتوسا یا ژاتیس بود رفتیم نشستیم امیر : رفتم بایه دختره خوشگل اشنا شدم که موهاش رنگ شده بود لباش ژل زده و بینی عمل 🥰😊😍😍😗😙
۳.۰k
۲۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.