اخرین لبخند... 𝚙𝚊𝚛𝚝 ²
ویو ات:
بهم فرم داد تا پر کنم
منم شروع کردم به پر کردنش
وقتی تموم شد
گفت برم و یکم شروع کنم به تمرین کردن
حرکاتش منو یاد شوگا مینداخت
داشتم تمرین میکردم ک
دیدم یکی امد
جینا. سلام عزیزم
شوگا. سلام گلم خوبی؟!
جینا. خوبم تو چطوری؟!
شوگا. بد نیستم عزیزم
جینا. خوبه بریم تو؟!
شوگا. اره بیا تو خوش امدی عزیزم
جینا. مرسی
.
.
ویو شوگا:
گرم صحبت بودیم ک ات گفت کاراش تموم شده بهش گفتم ک بره خونه دیگه کاری نداره
.
.
ویو ات:
تمرین تموم شده بود به
استاد گفتم ک برم خونه
اجازه داد
من نمیدونم چرا انقدر استاد صداش برام اشنا بود و چهرش همش احساس میکردم یجا دیدمش
.
.
ویو شوگا:
با جینا حرکت کردیم سمت خونه مادرم
وقتی رسیدیم رفتیم تو و داشتیم قهوه میخوردیم ک به گوشیم یه پیامک امده بود
پیاماشون:
ات. سلام استاد میتونم اسمتون رو بپرسم؟!.
شوگا. سلام بله.. من مین شوگا هستم
.
.
ویو ات:
وقتی بهم گفت شوگاست فهمیدم همون دوست قدیمیمه ک از من خیلی خوشش میومد .. زدم زیر گریه و تصمیم گرفتم نرم کلاس
.
.
ویو شوگا:
اون دختر منو یاد ات مینداخت
چند سال پیش من با ات دوست بودم
و باهم خیلی صمیمی بودیم
ولی سرد شدیم و بهم زدیم
چند هفته بعدش بهم گفتن ات فوت کرده
الان ک به اون دختر نگاه میکنم خیلی شبیه ات هستش
.
.
ویو ات:
انقدر گریه کرده بودم ک. نفهمیدم کی
خوابم برد
صبح شده بود بیدار شدم ک
همش فکرم به اون شوگا بود
اهمیت ندادم و رفتم تا صبحونه بخورم
امروز نمیخوام کلاس برم چون اصن حوصله شوگا رو ندارم
.
.
ویو شوگا:
امروز نمیدونم چرا اون دختر نیومد کلاس
امروز. تمرین داشتیم هوف
هرچی بهش زنگ میزدم جواب نمیداد
خیلی رو مخم بود
.
.
ویو ات:
با لیا تصمیم گرفتم بریم بیرون یکم خرید کنیم و بگردیم وسط راه جین رو دیدیم بهش سلام کردیم از لیا درباره شوگا میپرسید ک
لیا اهمیت نداد و بهش گف خدافس
.
.
ویو شوگا؛
با جینا رفتیم بگردیم ک وسط راه اون دختر رو دیدم از ماشین پیاده شدم
شوگا. معلوم هست کجایی؟؟
ات. من دیگه نمیخوام بیام
شوگا. دلیلش رو بگو
ات. من همون دوستتم یادته؟! کیم ات
شوگا. چ... چی ولی گفتن تو مردی
ات. من خودم الکی گفتم ک بگن مردم تا تو نفهمی و بیشتر از من بدت میاد:)
شوگا. اها باشه خدافز
.
.
ویو ات:
با لیا برگشتیم عمارت ک..
.
.
.
.
خماری👀
ببخشید کم شد امروز خیلی کار دارم
شرط: 30 لایک 10 کامنت
مدرسه ها داره شروع میشه و کمتر فعالیت میکنم
بهم فرم داد تا پر کنم
منم شروع کردم به پر کردنش
وقتی تموم شد
گفت برم و یکم شروع کنم به تمرین کردن
حرکاتش منو یاد شوگا مینداخت
داشتم تمرین میکردم ک
دیدم یکی امد
جینا. سلام عزیزم
شوگا. سلام گلم خوبی؟!
جینا. خوبم تو چطوری؟!
شوگا. بد نیستم عزیزم
جینا. خوبه بریم تو؟!
شوگا. اره بیا تو خوش امدی عزیزم
جینا. مرسی
.
.
ویو شوگا:
گرم صحبت بودیم ک ات گفت کاراش تموم شده بهش گفتم ک بره خونه دیگه کاری نداره
.
.
ویو ات:
تمرین تموم شده بود به
استاد گفتم ک برم خونه
اجازه داد
من نمیدونم چرا انقدر استاد صداش برام اشنا بود و چهرش همش احساس میکردم یجا دیدمش
.
.
ویو شوگا:
با جینا حرکت کردیم سمت خونه مادرم
وقتی رسیدیم رفتیم تو و داشتیم قهوه میخوردیم ک به گوشیم یه پیامک امده بود
پیاماشون:
ات. سلام استاد میتونم اسمتون رو بپرسم؟!.
شوگا. سلام بله.. من مین شوگا هستم
.
.
ویو ات:
وقتی بهم گفت شوگاست فهمیدم همون دوست قدیمیمه ک از من خیلی خوشش میومد .. زدم زیر گریه و تصمیم گرفتم نرم کلاس
.
.
ویو شوگا:
اون دختر منو یاد ات مینداخت
چند سال پیش من با ات دوست بودم
و باهم خیلی صمیمی بودیم
ولی سرد شدیم و بهم زدیم
چند هفته بعدش بهم گفتن ات فوت کرده
الان ک به اون دختر نگاه میکنم خیلی شبیه ات هستش
.
.
ویو ات:
انقدر گریه کرده بودم ک. نفهمیدم کی
خوابم برد
صبح شده بود بیدار شدم ک
همش فکرم به اون شوگا بود
اهمیت ندادم و رفتم تا صبحونه بخورم
امروز نمیخوام کلاس برم چون اصن حوصله شوگا رو ندارم
.
.
ویو شوگا:
امروز نمیدونم چرا اون دختر نیومد کلاس
امروز. تمرین داشتیم هوف
هرچی بهش زنگ میزدم جواب نمیداد
خیلی رو مخم بود
.
.
ویو ات:
با لیا تصمیم گرفتم بریم بیرون یکم خرید کنیم و بگردیم وسط راه جین رو دیدیم بهش سلام کردیم از لیا درباره شوگا میپرسید ک
لیا اهمیت نداد و بهش گف خدافس
.
.
ویو شوگا؛
با جینا رفتیم بگردیم ک وسط راه اون دختر رو دیدم از ماشین پیاده شدم
شوگا. معلوم هست کجایی؟؟
ات. من دیگه نمیخوام بیام
شوگا. دلیلش رو بگو
ات. من همون دوستتم یادته؟! کیم ات
شوگا. چ... چی ولی گفتن تو مردی
ات. من خودم الکی گفتم ک بگن مردم تا تو نفهمی و بیشتر از من بدت میاد:)
شوگا. اها باشه خدافز
.
.
ویو ات:
با لیا برگشتیم عمارت ک..
.
.
.
.
خماری👀
ببخشید کم شد امروز خیلی کار دارم
شرط: 30 لایک 10 کامنت
مدرسه ها داره شروع میشه و کمتر فعالیت میکنم
۲۵.۳k
۲۹ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.