فیک یونگی port6

سونگ جین:ددی یه خبر خوب
یونگی:چی شده میخوای بهم بزنیم
سونگ جین:حتی فکرشم ناراحت کنندس شوخی خوبی نبود
یونگی:شوخی نبود(زیر لب خیلی آروم)
سونگ جین:ددی تو دانشگاهی که تو توشی ثبت نام کردممممممم(خز ذوق) امروزم قرار با تو بیام دانشگاه
یونا:فقط با یه جمله ریدی توی روزم
راوی یونا سوئیچ رو از یونگی گرفت و با یه ماشین جدا رفت
یوناویو
ایششششش
اون زنیکه هرزه هی خودشو می چسبونه به یونگی اصن به من چه... دوس دارم اون سونگ جینو بکشممممم دختر هرزه تو مخ

پرش زمانی به کلاس
استاد:بچه ها امروز یه دانش آموز جدید داریم
لطفا خودتو معرفی کن
سونگ جین:سلام من سونگ جینم
همه بجز یونا و یونگی:سلام
استاد:برو پیش تهیونگ بشین
سونگ جین:استاد نمیشه پیشه یونگی اوپا بشینم
استاد:نه کنار یونگی پره
سونگ جین:ای بابا
تهیونگ ویو
دختر خوشگلی بود اما قشنگ معلوم بود که از اون هرزه هاست که هرشب با یکیه
نباید ازش خوشم بیاد
استاد:راستی بچه ها یه اردو دارید که قرار ¹هفته توی جنگل زندگی کنید و باید به گروه های⁴نفر تقسیم بشید تا فردا زمان دارید هم تیمی تونو انتخاب کنید
پرش زمانی به بعد کلاس
(دقت کنید که الان حال سونگهو خوب شده🤌😂💔)
یونا:سونگهو بیا منو تو باهم تو یه گروه باشیم
سونگهو:اما من با جیمین توی یه گروهم
یونا:آره دیگه نو که میاد به بازار کهنه میشه دل آزار(ناراحت)
سونگهو:خب توام عضو گروه ماشو

اینم از این پارت بیبی گرلام الان یه پارت دیگم آپ میکنم تا اون زمانی که آف زده بودم جبران شه🤌🙃💜