ماه رمضان و تدبر در قرآن 5
ماه رمضان و تدبر در قرآن 5
برخی نکات سوره نساء صفحه 90
(1) و ما لکم لا تقاتلون فی سبیل اللّه و المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان الّذین یقولون ربّنا اخرجنا من هذه القریه الظالم اهلها و اجعل لنا من لدنک ولیا و اجعل لنا من لدنک نصیرا (آیه 75) و شما را چه شده که در راه خدا و در راه نجات مردم مستضعف و زنان و کودکان [بی پناهی] که به دست ستمگران گرفتارند پیکار نمی کنید؟ همان ها که [هم خدا را باور دارند و هم ستمدیده هستند و طالب حکومت عادله هستند و بلکه هوادار ولایت مومنین بر خود هستند و ] می گویند: پروردگارا! ما را از این سرزمینی که مردمش ستمگرند نجات بخش، و برای ما از نزد خود سرپرستی برگزین و برای ما از جانب خود یاوری قرار ده. [ اکنون که در راستای آرمان الهی و وظایف انسانی و اقبال اجتماعی چنین شرایطی پیش روی شماست چرا کوتاهی و سستی می کنید؟ ]
(2) الّذین آمنوا یقاتلون فی سبیل اللّه و الّذین کفروا یقاتلون فی سبیل الطاغوت فقاتلوا اولیاء الشیطان انّ کید الشیطان کان ضعیفا (آیه 76) آنها که ایمان آورده اند [به اقتضای ایمان] در راه خدا [ و دستورات الهی ] پیکار و مبارزه می کنند. همانطور که کافرین و مخالفین اسلام در راه طاغوت پیکار می کنند. [اینها از لوازم و اقتضای ایمان شما به خداوند و روز جزاست پس اکنون که در گروه مومنین هستید] با [دار و دسته و] یاران شیطان [و امور شیطانی] پیکار و مبارزه کنید. [و بر شما بشارت باد ] که بی تردید مکر و فریب شیطان همواره [ در برابر تدبیر الهی ] سست و ضعیف است.
(3) الم تر الی الذین قیل لهم کفوا ایدیکم و اقیموا الصلوة و اتوا الزکوة فلما کتب علیهم القتال اذا فریق منهم یخشون الناس کخشیة اللّه او اشد خشیة (آیه 77) آیا ندیدی کسانی را که [ پیش از اعلام حکم جهاد ] به آنان گفته شد [ چون زمینه جنگ فراهم نیست ] دست از جنگ بازدارید و [ در این شرایط ] نماز را بر پا دارید ، و زکات بپردازید. ولی هنگامی که جنگ بر آنان لازم و مقرّر شد ، ناگاه گروهی از آنان مانند ترس از [ عقوبت ] خدا یا ترسی سخت تر از آن از مردمِ [ مُشرک ] ترسیدند. [به بیان دیگر: ای مومنین سرپرست شما خدا و نبی خداست و برنامه شما عمل به دستورات الهی است. این گونه نباشد که سرخود عمل کنید و آنجا که جهاد اعتقادی و اقتصادی لازم است رو به مبارزه نظامی بیاورید و آنجا که حاکم مسلمین دستور جهاد نظامی می دهد کنار رفته و از دشمن وحشت کنید.]
(4) قل متاع الدنیا قلیل و الاخره خیر لمن اتقی و لا تظلمون فتیلا (آیه 77) [ای پیامبر به آنها که بعد صدور دستور پیکار از آن می هراسند ] بگو : بهره [زندگی] دنیا اندک ، و [حیات] آخرت برای اهل تقوا بهتر است و به اندازه هسته ای خرما مورد ستم [و حرمان] قرار نمی گیرید [و تمام لذایذ زندگی و دیگر بهره ها و منافع شما با پاداش متناسب و بهتر جبران می شود. ای مومنین شما که به خدا باور دارید به وعده های او هم باور داشته باشید.]
(5) اینما تکونوا یدرککم الموت و لو کنتم فی بروج مشیدة (آیه 78)
[گمان نکنید که اگر در جهاد حضور نیافتید از مرگ در موعد نوشته شده، در امان می مانید ] هر کجا باشید هر چند در قلعه های مرتفع و استوار ، مرگ شما را درمی یابد. [و این پیاله عمر، دیر یا زود پر شدنی است. پس اکنون که بستر اصلی تمام منافع و مضار در معرض زوال است و پایانی مشخص دارد چرا برای چند صباح آسایش از تکالیف شرعی و انسانی خود گریزان هستید؟ آیا مرگ از شما بازداشته شده؟ آیا در حساب روز جزا تردید دارید؟ در حالی که جهاد عزت دنیا و سعادت عقبای شماست.]
برخی سوالات سوره نساء صفحه 90
(1) لا تقتلون فی سبیل اللّه و المستضعفین (آیه 75) یک عنوان است یا دو علت برای تحریک بر جهاد؟ به بیان دیگر آیا می توان صرفا برای امداد انسانی برای مستضعفین در یک گوشه عالم، جهاد کرد ولو منفعت دینی در میان نباشد؟ آیا مستضعفین مورد حمایت باید مسلمان باشند؟ ربنا و ولیا و نصیرا ، حکایت از جمعی از مومنین ناتوان است یا صرفا دعاهای عام هر بنی بشری است؟
(2) الّذین آمنوا یقاتلون فی سبیل اللّه .. فقاتلوا اولیاء الشیطان انّ کید الشیطان کان ضعیفا (آیه 76) چرا خداوند چنین موضوع واضحی را توضیح می دهد؟ ان کیدکن عظیم (یوسف/28) با انّ کید الشیطان کان ضعیفا چه تناسبی دارد؟ آیا واقعا این گونه است؟
(3) فلما کتب علیهم القتال اذا فریق منهم یخشون الناس کخشیة اللّه او اشد خشیة (آیه 77) چرا ابتدا اصرار بر جهاد داشتند و بعد فرارسیدن جهاد این گونه عقب نشستند؟ آیا افرادی که از دشمن بیشتر از خدا می ترسند واقعا مومن هستند؟ یا مبالغه در بیان است؟
(4) اینما تکونوا یدرککم الموت و لو کنتم فی بروج مشیدة (آیه 78) آیا واقعا جهاد و پیکار احتمال مرگ زودرس را بالا نمی برد؟ آیا واقعا حضور
برخی نکات سوره نساء صفحه 90
(1) و ما لکم لا تقاتلون فی سبیل اللّه و المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان الّذین یقولون ربّنا اخرجنا من هذه القریه الظالم اهلها و اجعل لنا من لدنک ولیا و اجعل لنا من لدنک نصیرا (آیه 75) و شما را چه شده که در راه خدا و در راه نجات مردم مستضعف و زنان و کودکان [بی پناهی] که به دست ستمگران گرفتارند پیکار نمی کنید؟ همان ها که [هم خدا را باور دارند و هم ستمدیده هستند و طالب حکومت عادله هستند و بلکه هوادار ولایت مومنین بر خود هستند و ] می گویند: پروردگارا! ما را از این سرزمینی که مردمش ستمگرند نجات بخش، و برای ما از نزد خود سرپرستی برگزین و برای ما از جانب خود یاوری قرار ده. [ اکنون که در راستای آرمان الهی و وظایف انسانی و اقبال اجتماعی چنین شرایطی پیش روی شماست چرا کوتاهی و سستی می کنید؟ ]
(2) الّذین آمنوا یقاتلون فی سبیل اللّه و الّذین کفروا یقاتلون فی سبیل الطاغوت فقاتلوا اولیاء الشیطان انّ کید الشیطان کان ضعیفا (آیه 76) آنها که ایمان آورده اند [به اقتضای ایمان] در راه خدا [ و دستورات الهی ] پیکار و مبارزه می کنند. همانطور که کافرین و مخالفین اسلام در راه طاغوت پیکار می کنند. [اینها از لوازم و اقتضای ایمان شما به خداوند و روز جزاست پس اکنون که در گروه مومنین هستید] با [دار و دسته و] یاران شیطان [و امور شیطانی] پیکار و مبارزه کنید. [و بر شما بشارت باد ] که بی تردید مکر و فریب شیطان همواره [ در برابر تدبیر الهی ] سست و ضعیف است.
(3) الم تر الی الذین قیل لهم کفوا ایدیکم و اقیموا الصلوة و اتوا الزکوة فلما کتب علیهم القتال اذا فریق منهم یخشون الناس کخشیة اللّه او اشد خشیة (آیه 77) آیا ندیدی کسانی را که [ پیش از اعلام حکم جهاد ] به آنان گفته شد [ چون زمینه جنگ فراهم نیست ] دست از جنگ بازدارید و [ در این شرایط ] نماز را بر پا دارید ، و زکات بپردازید. ولی هنگامی که جنگ بر آنان لازم و مقرّر شد ، ناگاه گروهی از آنان مانند ترس از [ عقوبت ] خدا یا ترسی سخت تر از آن از مردمِ [ مُشرک ] ترسیدند. [به بیان دیگر: ای مومنین سرپرست شما خدا و نبی خداست و برنامه شما عمل به دستورات الهی است. این گونه نباشد که سرخود عمل کنید و آنجا که جهاد اعتقادی و اقتصادی لازم است رو به مبارزه نظامی بیاورید و آنجا که حاکم مسلمین دستور جهاد نظامی می دهد کنار رفته و از دشمن وحشت کنید.]
(4) قل متاع الدنیا قلیل و الاخره خیر لمن اتقی و لا تظلمون فتیلا (آیه 77) [ای پیامبر به آنها که بعد صدور دستور پیکار از آن می هراسند ] بگو : بهره [زندگی] دنیا اندک ، و [حیات] آخرت برای اهل تقوا بهتر است و به اندازه هسته ای خرما مورد ستم [و حرمان] قرار نمی گیرید [و تمام لذایذ زندگی و دیگر بهره ها و منافع شما با پاداش متناسب و بهتر جبران می شود. ای مومنین شما که به خدا باور دارید به وعده های او هم باور داشته باشید.]
(5) اینما تکونوا یدرککم الموت و لو کنتم فی بروج مشیدة (آیه 78)
[گمان نکنید که اگر در جهاد حضور نیافتید از مرگ در موعد نوشته شده، در امان می مانید ] هر کجا باشید هر چند در قلعه های مرتفع و استوار ، مرگ شما را درمی یابد. [و این پیاله عمر، دیر یا زود پر شدنی است. پس اکنون که بستر اصلی تمام منافع و مضار در معرض زوال است و پایانی مشخص دارد چرا برای چند صباح آسایش از تکالیف شرعی و انسانی خود گریزان هستید؟ آیا مرگ از شما بازداشته شده؟ آیا در حساب روز جزا تردید دارید؟ در حالی که جهاد عزت دنیا و سعادت عقبای شماست.]
برخی سوالات سوره نساء صفحه 90
(1) لا تقتلون فی سبیل اللّه و المستضعفین (آیه 75) یک عنوان است یا دو علت برای تحریک بر جهاد؟ به بیان دیگر آیا می توان صرفا برای امداد انسانی برای مستضعفین در یک گوشه عالم، جهاد کرد ولو منفعت دینی در میان نباشد؟ آیا مستضعفین مورد حمایت باید مسلمان باشند؟ ربنا و ولیا و نصیرا ، حکایت از جمعی از مومنین ناتوان است یا صرفا دعاهای عام هر بنی بشری است؟
(2) الّذین آمنوا یقاتلون فی سبیل اللّه .. فقاتلوا اولیاء الشیطان انّ کید الشیطان کان ضعیفا (آیه 76) چرا خداوند چنین موضوع واضحی را توضیح می دهد؟ ان کیدکن عظیم (یوسف/28) با انّ کید الشیطان کان ضعیفا چه تناسبی دارد؟ آیا واقعا این گونه است؟
(3) فلما کتب علیهم القتال اذا فریق منهم یخشون الناس کخشیة اللّه او اشد خشیة (آیه 77) چرا ابتدا اصرار بر جهاد داشتند و بعد فرارسیدن جهاد این گونه عقب نشستند؟ آیا افرادی که از دشمن بیشتر از خدا می ترسند واقعا مومن هستند؟ یا مبالغه در بیان است؟
(4) اینما تکونوا یدرککم الموت و لو کنتم فی بروج مشیدة (آیه 78) آیا واقعا جهاد و پیکار احتمال مرگ زودرس را بالا نمی برد؟ آیا واقعا حضور
۶.۲k
۱۵ خرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.