رمان کوکی پارت۵
تودلم گفتم
بزاریکم شیطونی کنم😈😁
ا/ت:نه من نمیتونم تنها بخوابم باید یکی باهام توتخت بخوابه
کوکی:خب باشه من مشکلی ندارم😁(ازخداش بود😆🤣)
رفتی وخوابیدی پیش کوک وصورتتو برگردوندی اونور که یهو یه دستایی رو حس کردی رو کمرت
از زبان ا/ت
رفتم خوابیدم وصورتمو از کوکی برگردوندم که یهو یه دستایی رو کمرم حس کردم صورتمو برگردوندم و......
میدونم کمه ولی جبران میکنم توپارت بعد😉
ادامه داره........
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن
بزاریکم شیطونی کنم😈😁
ا/ت:نه من نمیتونم تنها بخوابم باید یکی باهام توتخت بخوابه
کوکی:خب باشه من مشکلی ندارم😁(ازخداش بود😆🤣)
رفتی وخوابیدی پیش کوک وصورتتو برگردوندی اونور که یهو یه دستایی رو حس کردی رو کمرت
از زبان ا/ت
رفتم خوابیدم وصورتمو از کوکی برگردوندم که یهو یه دستایی رو کمرم حس کردم صورتمو برگردوندم و......
میدونم کمه ولی جبران میکنم توپارت بعد😉
ادامه داره........
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن
۲۱.۸k
۰۸ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.