پارت ۵:)
پارت ۵:)
-دانش آموزان لطفا سکوت رو رعایت کنید....خب برگردیم به مطلبی که
داشتیم میگفتیم...
جلسه از سر گرفته شد ولی جونگکوک هنوز به وی خیره مونده بود وقتی
که وی یکدفعه برگشت و با جونگکوک چشم تو چشم شد پوزخندی
زد ولی جونگکوک بی اراده سرخ شد و سرش رو برگردوند و سعی کرد
که حواسش رو دوباره جمع حرفهای مدیر کنه سعیش رو کرد که تمرکز
کنه اما قلبش داشت از سینش میزد بیرون گوش هاش قرمز شده بود و لپ هاش حسابی گل انداخته بود جین متوجه تغییر حالتش شد..
دستش رو
گذاشت روی پیشونی جونگکوک تا دمای بدنش رو چک کنه:
- کوکی؟!... حالت خوبه؟
- آ..آره...آره هیو...هیونگ...
جونگ کوک تونست جوابش رو بده زیر لب زمزمه کرد:
- یه عوضی خرابکار... یادت بمونه...
.............
جونگ کوک ایستاد و کش و قوسی به بدنش داد تا خستگیش در بره
جلسه معارفه نزدیک سه ساعت طول کشیده بود
جونگ کوک چند دقیقه بعد از گل انداختن لپ هاش که حال درونیش
نسبت به وی رو لو داده بود بالاخره تونست به صحبت های سخنران گوش کنه خیلی سعی کرد تا تمام تمرکزش رو متوجه حرفهای مدیر که روی
استیج سخنرانی میکرد بکنه ولی هر چند دقیقه زیرچشمی به وی که با فاصله ازش نشسته بود نگاه میکرد به نظر میرسید وی هم کم کم داره خوابش میبره! باالخره مدیر اعلام کرد که زمان یه تنفس کوتاه رسیده تا بعدش دانش اموزا بتونن با مشاورهاشون آشنا بشن..
+بیا بریم کوکی!
جین درحالی که آستین جونگ کوک رو میکشید ادامه داد:
+ناهارو با ما بخور..
جونگ کوک کولش رو انداخت رو دوشش:
- باشه هیونگ...
دانش اموزها داشتن از سالن خارج میشدن مسیر سالن اجتماعات تا کافه تریا کوتاه بود اون سه تا پسر تو راه سرگرم حرف زدن شدن
جیهوپ درحالی که داشت پشت میزی تو کافه تریا مینشست پرسید:
+خب جونگ کوک قبلا تو کدوم مدرسه بودی؟
جونگ کوک درحالی که ساندویچی که صبح خریده بود رو از کولش در میاورد جواب داد:
- تو این منطقه شهر فقط یه دبیرستان دیگه هست.
+جدی؟ ظرف ناهارشو دراورد و باز کرد:
+خب برای چی منتقل شدی؟
جین و جونگ کوک خشکشون زد جونگ کوک سرش رو پایین انداخت و جین متوجه تغییر حالتش شد نگاهش رو به دوستش دوخت و جیهوپ تونست از نگاهش بخونه که هیچکدومشون دوست نداشتن این سوال مطرح
شه.
+آه... اصلا بیخیال سوال شو جونگ کوکی....
و یکی از لبخندهای زیباش رو تحویلش داد لبخندی که قدرتی برابر
2222وات داشت.
جین موضوع بحث رو عوض کرد و جونگ کوک با نگاهش ازش تشکر
کرد
اینم از پارت ۵😁
اگه مدرسه ی گوه بزاره زود زود پارت ها رو میزارم
ولی نمیزارههههه😑
-دانش آموزان لطفا سکوت رو رعایت کنید....خب برگردیم به مطلبی که
داشتیم میگفتیم...
جلسه از سر گرفته شد ولی جونگکوک هنوز به وی خیره مونده بود وقتی
که وی یکدفعه برگشت و با جونگکوک چشم تو چشم شد پوزخندی
زد ولی جونگکوک بی اراده سرخ شد و سرش رو برگردوند و سعی کرد
که حواسش رو دوباره جمع حرفهای مدیر کنه سعیش رو کرد که تمرکز
کنه اما قلبش داشت از سینش میزد بیرون گوش هاش قرمز شده بود و لپ هاش حسابی گل انداخته بود جین متوجه تغییر حالتش شد..
دستش رو
گذاشت روی پیشونی جونگکوک تا دمای بدنش رو چک کنه:
- کوکی؟!... حالت خوبه؟
- آ..آره...آره هیو...هیونگ...
جونگ کوک تونست جوابش رو بده زیر لب زمزمه کرد:
- یه عوضی خرابکار... یادت بمونه...
.............
جونگ کوک ایستاد و کش و قوسی به بدنش داد تا خستگیش در بره
جلسه معارفه نزدیک سه ساعت طول کشیده بود
جونگ کوک چند دقیقه بعد از گل انداختن لپ هاش که حال درونیش
نسبت به وی رو لو داده بود بالاخره تونست به صحبت های سخنران گوش کنه خیلی سعی کرد تا تمام تمرکزش رو متوجه حرفهای مدیر که روی
استیج سخنرانی میکرد بکنه ولی هر چند دقیقه زیرچشمی به وی که با فاصله ازش نشسته بود نگاه میکرد به نظر میرسید وی هم کم کم داره خوابش میبره! باالخره مدیر اعلام کرد که زمان یه تنفس کوتاه رسیده تا بعدش دانش اموزا بتونن با مشاورهاشون آشنا بشن..
+بیا بریم کوکی!
جین درحالی که آستین جونگ کوک رو میکشید ادامه داد:
+ناهارو با ما بخور..
جونگ کوک کولش رو انداخت رو دوشش:
- باشه هیونگ...
دانش اموزها داشتن از سالن خارج میشدن مسیر سالن اجتماعات تا کافه تریا کوتاه بود اون سه تا پسر تو راه سرگرم حرف زدن شدن
جیهوپ درحالی که داشت پشت میزی تو کافه تریا مینشست پرسید:
+خب جونگ کوک قبلا تو کدوم مدرسه بودی؟
جونگ کوک درحالی که ساندویچی که صبح خریده بود رو از کولش در میاورد جواب داد:
- تو این منطقه شهر فقط یه دبیرستان دیگه هست.
+جدی؟ ظرف ناهارشو دراورد و باز کرد:
+خب برای چی منتقل شدی؟
جین و جونگ کوک خشکشون زد جونگ کوک سرش رو پایین انداخت و جین متوجه تغییر حالتش شد نگاهش رو به دوستش دوخت و جیهوپ تونست از نگاهش بخونه که هیچکدومشون دوست نداشتن این سوال مطرح
شه.
+آه... اصلا بیخیال سوال شو جونگ کوکی....
و یکی از لبخندهای زیباش رو تحویلش داد لبخندی که قدرتی برابر
2222وات داشت.
جین موضوع بحث رو عوض کرد و جونگ کوک با نگاهش ازش تشکر
کرد
اینم از پارت ۵😁
اگه مدرسه ی گوه بزاره زود زود پارت ها رو میزارم
ولی نمیزارههههه😑
۲۹.۲k
۱۰ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.