part: 53
کوک: هی هی هانا بیدارشو
بلند نمیشد
یدفعه منیجرشون اقای چوی و سوهی از در اومدن داخل
سوهی: هانااااا(جیغ)
سوهی بدو بدو اومد نشست و چن بار هانارو تکون داد
سوهی: هی هانی بیدارشو لطفا(گریه)
سوهی: هانا چش شده چرا بیدار نمیشه(داد،گریه)
کوک: ن ن نمیدونم یدفعه بیهوش شد(گریه)
بعد چن دقیقه اقای چوی با دکتر کمپانی اومدن
دکتر سریع اومد بالا سر هانا
هانا تو بغل من بود و دکتر داشت معاینش میکرد
کوک: حالش خوبه(گریه)
دکتر: حمله قلبی بهش دس داده باید بریم بیمارستان حالش خوب نیست
منیجر:ص صب کنین تا بگم ماشینو اماده کنن
بدو بدو رف
جیمین هیونگ و بقیه فعلا نباید میفهمیدن چون مطمئنم حالشون بدتر میشد
بعد اینکه منیجر چوی اومد و گف که بریم براید استایل بغلش کردمو از استودیو اومدیم بیرون چون دیر وقت بود کمپانی خلوت بود
*
این پارتشو اشتباه گذاشته بودم
بلند نمیشد
یدفعه منیجرشون اقای چوی و سوهی از در اومدن داخل
سوهی: هانااااا(جیغ)
سوهی بدو بدو اومد نشست و چن بار هانارو تکون داد
سوهی: هی هانی بیدارشو لطفا(گریه)
سوهی: هانا چش شده چرا بیدار نمیشه(داد،گریه)
کوک: ن ن نمیدونم یدفعه بیهوش شد(گریه)
بعد چن دقیقه اقای چوی با دکتر کمپانی اومدن
دکتر سریع اومد بالا سر هانا
هانا تو بغل من بود و دکتر داشت معاینش میکرد
کوک: حالش خوبه(گریه)
دکتر: حمله قلبی بهش دس داده باید بریم بیمارستان حالش خوب نیست
منیجر:ص صب کنین تا بگم ماشینو اماده کنن
بدو بدو رف
جیمین هیونگ و بقیه فعلا نباید میفهمیدن چون مطمئنم حالشون بدتر میشد
بعد اینکه منیجر چوی اومد و گف که بریم براید استایل بغلش کردمو از استودیو اومدیم بیرون چون دیر وقت بود کمپانی خلوت بود
*
این پارتشو اشتباه گذاشته بودم
۷.۱k
۱۸ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.