فیک عاشقی اجباری pt 2
از زبان تهیونگ :و چیزی بهش نگفتم ولی انقد زیبا بود که تحمل نداشتم که چیزی بگم و اون بعد چند دقیقه گفت: ببخشید میشه بگید شما کی هستید و چرا من رو نجات دادی
با اینکه مافیا بودم گفتم:((من تهیونگا هستم و دوست دارم همرو نجات بدم .)) از زبان ا.ت
اون تنها پسری بود که ازش خوشم اومده بود و اون من رو
برای قرار دعوت کرد
ببخشید کمه چیزی به ذهنم نمیرسه ولی از پارت سوم به بعد جالب میشه منتظر باشید
با اینکه مافیا بودم گفتم:((من تهیونگا هستم و دوست دارم همرو نجات بدم .)) از زبان ا.ت
اون تنها پسری بود که ازش خوشم اومده بود و اون من رو
برای قرار دعوت کرد
ببخشید کمه چیزی به ذهنم نمیرسه ولی از پارت سوم به بعد جالب میشه منتظر باشید
۲.۹k
۱۸ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.