سناریو

وقتی‌میمیری

متیو/تئودور:بابغض فقط بهت نگاه میکنه،نمیتونه باور کنه،تا مدت ها با هیچکس حرف نمیزنه،یا مسته یا سیگار میکشه،خیلی وقتا روی دستش تی.غ میزنه،اما بخاطر قولایی که بهت داده مراعات میکنه.
.
.
.
.
دراکو:خیلی داغون میشه،به شدت لاغر میشه،همش خاطراتتون و مرور میکنه،دور چشماش حسابی گود شده و دستاش میلرزه کنترلی روی گریه هاش نداره
.
.
.
.
لورنزو/ریگولوس:فقط گریه میکنه،از اتاق بیرون نمیاد و مدام خودزنی میکنه،خیلی وقتا بیمارستان بستری میشه بخاطر زیاده روی توی مشروب
.
.
.
.
تام:ظاهرش مثل همیشه عادیه اما توی اتاقش پر از رد خون و دود سیگاره،کل اتاق پره از شیشه های مشروب و رد دستاش روی دیوار،چندباری دستش بخاطر مشتایی که توی دیوار میزد شکست اما دست بردار نبود، گاهی اوقات میخواست رگشو بزنه. اونی که کشتت و زنده به گور میکنه و حالش خیلی بد میشه