پارت ~8~
ویو ات
صبح با نوری که به صورتم خورد بیدار شدم باز مثل همیشه یه روز دیگه رفتم دستشویی و کارای لازممو انجام دادم صبحونه خوردم ،خب خوب بود امروز تعطیل بودم برای همین فکر کردم که به جنی زنگ بزنم با هم بریم بیرون گوشیمو برداشتم و بهش زنگ زدم
"مکالمه ی ات و جنی"
+الو چطوری جنی
$سلام خوبم مرسی چیزی شده؟
+نه خواستم بگم با هم بریم بیرون خوش بگذرونیم
$اره فکر خوبیه فقط میگم امروز مگه نمیری سر کار
+نه امروز تعطیلم
$خب باشه عالیه ساعت 3 میام دنبالت
+باشه،خداحافظ
$بای
"پایان مکالمه"
ویو ات
ساعت 1 بود برای همین رفتم نهار خوردم و بعد یکم فیلم نگاه کردم نگاهی به ساعت انداختم ساعت 2 بود رفتم حموم یه دوش 20 مینی گرفتم موهامو خشک کردم بعد یه لباس خوشگل پوشیدم(میزارم لباسو)و موهامو دم اسبی بستم و چون حوصله ی ارایش نداشتم یکم ریمل زدم و یه تینت هم زدم بعد ادکلن خوش بوم رو هم به خودم زدم دیگه اماده شده بودم که دیدم جنی پیام داده گفته بیام پایین منم رفتم پایین و سوار ماشین شدم
+سلام
$های،بریم
+اره بدو بریم
$اول کجا بریم ؟
+اول بریم پاساژ خرید کنیم بعد بریم شهربازی
$اوکی بعدش هم میریم رستوران
+اوکی
راه افتادیم سمت پاساژ وقتی وارد پاساژ شدم یهو اونو دیدم اون...
شرایط
6لایک
6کامنت
••••••|••••••
صبح با نوری که به صورتم خورد بیدار شدم باز مثل همیشه یه روز دیگه رفتم دستشویی و کارای لازممو انجام دادم صبحونه خوردم ،خب خوب بود امروز تعطیل بودم برای همین فکر کردم که به جنی زنگ بزنم با هم بریم بیرون گوشیمو برداشتم و بهش زنگ زدم
"مکالمه ی ات و جنی"
+الو چطوری جنی
$سلام خوبم مرسی چیزی شده؟
+نه خواستم بگم با هم بریم بیرون خوش بگذرونیم
$اره فکر خوبیه فقط میگم امروز مگه نمیری سر کار
+نه امروز تعطیلم
$خب باشه عالیه ساعت 3 میام دنبالت
+باشه،خداحافظ
$بای
"پایان مکالمه"
ویو ات
ساعت 1 بود برای همین رفتم نهار خوردم و بعد یکم فیلم نگاه کردم نگاهی به ساعت انداختم ساعت 2 بود رفتم حموم یه دوش 20 مینی گرفتم موهامو خشک کردم بعد یه لباس خوشگل پوشیدم(میزارم لباسو)و موهامو دم اسبی بستم و چون حوصله ی ارایش نداشتم یکم ریمل زدم و یه تینت هم زدم بعد ادکلن خوش بوم رو هم به خودم زدم دیگه اماده شده بودم که دیدم جنی پیام داده گفته بیام پایین منم رفتم پایین و سوار ماشین شدم
+سلام
$های،بریم
+اره بدو بریم
$اول کجا بریم ؟
+اول بریم پاساژ خرید کنیم بعد بریم شهربازی
$اوکی بعدش هم میریم رستوران
+اوکی
راه افتادیم سمت پاساژ وقتی وارد پاساژ شدم یهو اونو دیدم اون...
شرایط
6لایک
6کامنت
••••••|••••••
۱۴.۷k
۱۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.