توکیو رونجرز در ایران (پارت6)
مایکی: بیا مسابقه بدیم
*دو دقیقه بعد
همه چشمشون به این دو بزرگوتر بود
چیفویو: این آهنگ رو به باجی سان تقدیم میکنم.
قلب تو قلب گورباه پوستت اما پوسته ببر
زندون تنو رها کن
ای گورباه پرررررررررر بگییییییییر
مایکی: مگه گربه پر میگیره؟
چیفویو: ببند اون دهنه.
چیفویو ادامه داد.......
مایکی: شکلات تو پولکات میگه روغن تو نونات میگه عشقمو به بازی گرفتی دوریا منو اشتباهی گرفتی.
چیفویو: دریا؟
مایکی:دوریا خطاب به دوریاکیییی!
مایکی ادامه داد.....
و اما برنده:
هیچ کس
دوتاشو بد خوندن.... هیچکی رای نداد.
ا/ت: خب دیگه رسیدیم.
زدیم بغل. دراکن اینا هم پشت سرمون زدن بغل.
ا/ت: خب خب خب... شمال ساحل داره. جنگل هم داره. بریم کجا اول؟
سانزو/ران/ریندو/هانما:ساحللل.
ا/ت:اگه میخواین برین دختر ببینین بدونین دخترا تو ایران با بیکینی نمیرن لب آب.
سانزو/ران/ریندو/هانما:جنگل.
چیفویو:من موخوا برم ساحل باد بادک هوا کنم.
(بچم خیلی مثبته)
دراکن:غلت کردی من می خوام برم جنگل سنجاب شکار کنم(این تیکش یادتون باشه)
ا/ت:خفه شید اصلا خودم انتخاب میکنم.... میریم ساحل.
رسیدیم......
میتسویا:آآآآآآآآآآآیییی
دراکن:آآآآخخخخخخ
کاکوچو:اینا چین؟
ا/ت:پوست تخمن.
سانزو:تخم؟
ا/ت : الان برات میارم
سانزو:مگه داریییییییی؟
ا/ت: آره یه کیسه دارم.
(سانزو رو داریم که منحرف شده)
ا/ت:بیا
سانزو:این چیه.
ا/ت:تخمست دیگه.
سانزو:آهااااا
دراکن : سانزوووو اون چیه تو دستت.
سانزو:تخم
دراکن :چیییییییی
ا/ت:بیا تو هم بخور.
دراکن: و د ف
همه اومد دورمون جمع شدن.
همه: واو این چیه واو به منم بدیدن
هینا: چجوری باید خورد؟
ا/ت:اینجوری.
هینا یاد گرفت.
طی 5 دقیقه عمل تخمه شکستن برای سانزو هانما و دراکن هنر شده بود. و به صورت حرفه ای تخمه میشکستن.
همه روی زیر انداز نشسته بودیم.
ا/ت:الان میرم قلیون میارم
ریندو:قلیون؟
ا/ت:الان میارم وایسا...
همه داشتن به قلیون نگاه میکردن منم نیش رو برداشتم براشون حلقه ای زدم .
ریندو:وااااااااااااو. چه سیگار بزرگی به منم بده..
ران یکی زد پس کله ی ریندو
ران:غلت کردی اول بزرگتر.
ران نی رو برداشت. بدبخ نمی دونست فوت کنه بکشه تو.چه گوهی بخوره بعد از 2 دقیقه تلاش تسلیم شد.
ریندو نی رو قاپید
ریندو:بسه دیگه نوبت منه ریندو خیلی قشنگ و زیبا کشید و حتی مثل من حلقه درست کرد.
بعد از اون چیفویو نی رو تا آخر کرد تو حلقش کسی دیگه دلش نگرفت به قلیون دست بزنه....
ادامه دارد....
*دو دقیقه بعد
همه چشمشون به این دو بزرگوتر بود
چیفویو: این آهنگ رو به باجی سان تقدیم میکنم.
قلب تو قلب گورباه پوستت اما پوسته ببر
زندون تنو رها کن
ای گورباه پرررررررررر بگییییییییر
مایکی: مگه گربه پر میگیره؟
چیفویو: ببند اون دهنه.
چیفویو ادامه داد.......
مایکی: شکلات تو پولکات میگه روغن تو نونات میگه عشقمو به بازی گرفتی دوریا منو اشتباهی گرفتی.
چیفویو: دریا؟
مایکی:دوریا خطاب به دوریاکیییی!
مایکی ادامه داد.....
و اما برنده:
هیچ کس
دوتاشو بد خوندن.... هیچکی رای نداد.
ا/ت: خب دیگه رسیدیم.
زدیم بغل. دراکن اینا هم پشت سرمون زدن بغل.
ا/ت: خب خب خب... شمال ساحل داره. جنگل هم داره. بریم کجا اول؟
سانزو/ران/ریندو/هانما:ساحللل.
ا/ت:اگه میخواین برین دختر ببینین بدونین دخترا تو ایران با بیکینی نمیرن لب آب.
سانزو/ران/ریندو/هانما:جنگل.
چیفویو:من موخوا برم ساحل باد بادک هوا کنم.
(بچم خیلی مثبته)
دراکن:غلت کردی من می خوام برم جنگل سنجاب شکار کنم(این تیکش یادتون باشه)
ا/ت:خفه شید اصلا خودم انتخاب میکنم.... میریم ساحل.
رسیدیم......
میتسویا:آآآآآآآآآآآیییی
دراکن:آآآآخخخخخخ
کاکوچو:اینا چین؟
ا/ت:پوست تخمن.
سانزو:تخم؟
ا/ت : الان برات میارم
سانزو:مگه داریییییییی؟
ا/ت: آره یه کیسه دارم.
(سانزو رو داریم که منحرف شده)
ا/ت:بیا
سانزو:این چیه.
ا/ت:تخمست دیگه.
سانزو:آهااااا
دراکن : سانزوووو اون چیه تو دستت.
سانزو:تخم
دراکن :چیییییییی
ا/ت:بیا تو هم بخور.
دراکن: و د ف
همه اومد دورمون جمع شدن.
همه: واو این چیه واو به منم بدیدن
هینا: چجوری باید خورد؟
ا/ت:اینجوری.
هینا یاد گرفت.
طی 5 دقیقه عمل تخمه شکستن برای سانزو هانما و دراکن هنر شده بود. و به صورت حرفه ای تخمه میشکستن.
همه روی زیر انداز نشسته بودیم.
ا/ت:الان میرم قلیون میارم
ریندو:قلیون؟
ا/ت:الان میارم وایسا...
همه داشتن به قلیون نگاه میکردن منم نیش رو برداشتم براشون حلقه ای زدم .
ریندو:وااااااااااااو. چه سیگار بزرگی به منم بده..
ران یکی زد پس کله ی ریندو
ران:غلت کردی اول بزرگتر.
ران نی رو برداشت. بدبخ نمی دونست فوت کنه بکشه تو.چه گوهی بخوره بعد از 2 دقیقه تلاش تسلیم شد.
ریندو نی رو قاپید
ریندو:بسه دیگه نوبت منه ریندو خیلی قشنگ و زیبا کشید و حتی مثل من حلقه درست کرد.
بعد از اون چیفویو نی رو تا آخر کرد تو حلقش کسی دیگه دلش نگرفت به قلیون دست بزنه....
ادامه دارد....
۸.۱k
۳۰ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.