استاد من
کوک : ا.ت و کارما فردا شما امتحان دوباره میدید
ا.ت : ٱکه هی
کارما : باش
کوک : اکه هی مرز ، اکه هی کوفت .......
ا.ت : باشه ، کارما بیا بریم حدعقل باهم بخونیم
کارما : اوک
کوک : جلو خودم درس می خوانید
ا.ت : چقدر سخت میگیری کوک
کوک : همین که گفتم ( عصبانی )
یک دفعه ته میاد
ته : راستی قرارداد رو بستی ؟
کوک : کدوم قرارداد من خبر ندارم ( خودشو میزنه به اون راه)
ته : یادت رفته سرش پدر منو در اوردی
ا.ت : شما درباره چی حرف میزنید
کوک : خب ببین
ته : دوست پسرت مافیاس
کوک : ته خودم می خواستم بگم
ا.ت : آهان اونو که کارما گفت
کارما : چی من کی گفتم
ا.ت : همین دو دقیقه پیش گفتی
کوک یه جوری نگاش میکنه
کارما : اوه خوردم
ا.ت : راستی فردا جمعه اس و نمی خواد درس بخونیم و من می خوام برم کسرت بلک پینک
کوک : شما فردا جایی نمیری ، تازه اونا چی دارن که می خوای بری
ا.ت : چی ندارن اینو بگو
ا.ت : پول ندارن که دارن ، صدا ندارن که دارن ، خوشگل نیستن که هست
خیلی سلیقه بدی داری
کوک : ندارم که تورو انتخاب کردم دیگه
کارما ، ته : 🤣🤣🤣🤣
ا.ت : ٱکه هی
کارما : باش
کوک : اکه هی مرز ، اکه هی کوفت .......
ا.ت : باشه ، کارما بیا بریم حدعقل باهم بخونیم
کارما : اوک
کوک : جلو خودم درس می خوانید
ا.ت : چقدر سخت میگیری کوک
کوک : همین که گفتم ( عصبانی )
یک دفعه ته میاد
ته : راستی قرارداد رو بستی ؟
کوک : کدوم قرارداد من خبر ندارم ( خودشو میزنه به اون راه)
ته : یادت رفته سرش پدر منو در اوردی
ا.ت : شما درباره چی حرف میزنید
کوک : خب ببین
ته : دوست پسرت مافیاس
کوک : ته خودم می خواستم بگم
ا.ت : آهان اونو که کارما گفت
کارما : چی من کی گفتم
ا.ت : همین دو دقیقه پیش گفتی
کوک یه جوری نگاش میکنه
کارما : اوه خوردم
ا.ت : راستی فردا جمعه اس و نمی خواد درس بخونیم و من می خوام برم کسرت بلک پینک
کوک : شما فردا جایی نمیری ، تازه اونا چی دارن که می خوای بری
ا.ت : چی ندارن اینو بگو
ا.ت : پول ندارن که دارن ، صدا ندارن که دارن ، خوشگل نیستن که هست
خیلی سلیقه بدی داری
کوک : ندارم که تورو انتخاب کردم دیگه
کارما ، ته : 🤣🤣🤣🤣
۳.۶k
۲۳ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.