ادامه ی ۵۲
ادامه ی ۵۲
_ محموله چی؟
_اسلحه ، نیاز داریم بعد اتفاق دوسال پیش تقریبا دیگه هیچی اسلحه نداریم!
_(جونگ کوک ) اوه اینجارو منم باید برم!
_چرا؟ ((با نگاه خونین))
_هیونگ ا.ت
_((یه بشکن)) راست میگی اماده شینبریم بیمارستان .
(راست میگه برین دنبال ا.ت)
_بریم تا نویسنده عصبانی نشده.
(خااااااا)
_(کوک) کسی شماره ی پدر ا.ت رو داره؟
_(جیمین)بهش زنگ میزنم.
اینچنین شد که اینچنین شد دیگههههه
فصل دو تامام شددددددددد
منتظر فصل ۳ باشید .
(هشدار برای فصل ۳)↓↓↓
احتمال ایست قلبی از اتفاقات فصل ۳ مواظب باشید.
_ محموله چی؟
_اسلحه ، نیاز داریم بعد اتفاق دوسال پیش تقریبا دیگه هیچی اسلحه نداریم!
_(جونگ کوک ) اوه اینجارو منم باید برم!
_چرا؟ ((با نگاه خونین))
_هیونگ ا.ت
_((یه بشکن)) راست میگی اماده شینبریم بیمارستان .
(راست میگه برین دنبال ا.ت)
_بریم تا نویسنده عصبانی نشده.
(خااااااا)
_(کوک) کسی شماره ی پدر ا.ت رو داره؟
_(جیمین)بهش زنگ میزنم.
اینچنین شد که اینچنین شد دیگههههه
فصل دو تامام شددددددددد
منتظر فصل ۳ باشید .
(هشدار برای فصل ۳)↓↓↓
احتمال ایست قلبی از اتفاقات فصل ۳ مواظب باشید.
۱.۳k
۲۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.