پارت ۲🖤🍷
پارت ۲🖤🍷
که به یک مرد خوشتیپ خوردم .....
بیب کجاا ؟
-برو اونور
,بابام گیرم آورد و بهم گفت که دوست دختر این مرد هستم
-بزور وارد ماشینش کردم .... یه دست مال که روش بیهوشی بود گذاشتم جلو دهن ا.ت
ا.ت ویو
وقتی بیدار شدم تو یه اتاق خواب خوشگل سفید بودم
خواستم بلند شم که افتادم زمین
جیمین با شتاب در رو باز کرد
و هعی سوال پیچم میکرد
بعد. چند دقیقه چشام سیاهی رفت
جیمین ویو
وقتی رفتم بیرون از اتاقش
که یه هو صدای افتادن چیزی اومد
خیلی نگران شدم و رفتم دیدم ا.ت افتاده و زور نداره بلند شه
رفتم بغلش کردم
مدام حالش رو می‌پرسیدم ولی جوابی بهم نداد
که چشاش یه هو سیاهی رفت
سریع براید استایل بغلش کردم گذاشتمش رو تخت زنگ زدم دکتر لی
فوری خودش رو رسوند
و گفت .....
بنظرتون چی گفت؟
خب خب
شرت ها نرسید ولی به مناسبت ۱۰ تایی شدنمون گذاشتم
شرط ها برای پارت بعد
لایک 2
کامنت 2
که به یک مرد خوشتیپ خوردم .....
بیب کجاا ؟
-برو اونور
,بابام گیرم آورد و بهم گفت که دوست دختر این مرد هستم
-بزور وارد ماشینش کردم .... یه دست مال که روش بیهوشی بود گذاشتم جلو دهن ا.ت
ا.ت ویو
وقتی بیدار شدم تو یه اتاق خواب خوشگل سفید بودم
خواستم بلند شم که افتادم زمین
جیمین با شتاب در رو باز کرد
و هعی سوال پیچم میکرد
بعد. چند دقیقه چشام سیاهی رفت
جیمین ویو
وقتی رفتم بیرون از اتاقش
که یه هو صدای افتادن چیزی اومد
خیلی نگران شدم و رفتم دیدم ا.ت افتاده و زور نداره بلند شه
رفتم بغلش کردم
مدام حالش رو می‌پرسیدم ولی جوابی بهم نداد
که چشاش یه هو سیاهی رفت
سریع براید استایل بغلش کردم گذاشتمش رو تخت زنگ زدم دکتر لی
فوری خودش رو رسوند
و گفت .....
بنظرتون چی گفت؟
خب خب
شرت ها نرسید ولی به مناسبت ۱۰ تایی شدنمون گذاشتم
شرط ها برای پارت بعد
لایک 2
کامنت 2
۳.۷k
۰۶ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.