تا از ماشین پیاده شدم سریع رفتم تو لابی هتل و اتاق رزرو ک
تا از ماشین پیاده شدم سریع رفتم تو لابی هتل و اتاق رزرو کردم و رفتم تو اتاق تا رسیدم جیمین زنگ زد
جیمین، رسیدی
ا/ت، اره تو اتاقم
جیمین ، کدوم اتاق
ا/ت ، جیمین گفتم بعد کلاس میام پیشت دیگه الانم که تو هتلم نگران چی
جیمین ، اوکی من ۱۰ دقیقه دیگه میام پیشت
ا/ت ، جیمین کلاس من ساعت چهار تموم میشه یعنی ۱ ساعت دیگه
جیمین، چی برو بابا ۱۰ دقیقه دیگه اونجام
و قطع کرد
ا/ت ، یاااااااااااا جیمیناااااااا
خیلی عصبی شدی و نفهمیدی که کی انقدر زمان گذشت ساعت ۳:۳۰ بود و نصف کلاست رفته بود ولی برات مهم نبود چون از اون کلاس متنفر بودی
ساعت شد ۳:۴۰ دقیقه و یک دفعه صدای در شنیدی میدونستی جیمین رفتی و درو باز کردی تا درو باز کردی جیمین پرید بغلت و کلی بغلت کرد
جیمین ، چه بزرگ شدی ا/ت
ا/ت، خیلی بانمکی جیمین ( با صورت جدی )
جیمین ، او چته تو دوباره داری پاچه می گیری
ا/ت ، هرچی وسط کلاسم تموم شو باهام حرف میزنیم
جیمین ، وای چقدر کلاس داری بابا
رفت سمت لپ تابت و صداشو باز کرد
جیمین، ببخشید معلم
معلم سگت، ا/ت این مسخره بازی ها چی
جیمین ، ببخشید معلم من جیمین شی هستم امروز ا/ت نمیتونه تو کلاس شما شرکت کنه چون خیلی کار داره
معلم همچنان گوهر بارت ، چی شما جیمین شی ار بی تی اس هستی
جیمین ، با اجازه بزرگترها بله
ا/ت ، ام ببخشید استاد واقعا معذرت میخوام دوستم حواسش نیست توی کلاس مهم شما هستم
معلم کمی مهربون شده ، اشکال نداره خانم ا/ت شما تا آخر سال نیاز نیست بیاین سر کلاس
ا/ت، ولی چرا من که کار نکردم کار دوستم بود
معلم ، نه منظورم اینکه پاسی آفرین که همچین دوستی داری
ا/ت، واقعن ممنونم استاد
و از کلاس رفتی بیرون تمام دوستات داشتن میسوختن و تو خیلی خوشحال بودی
ا/ت، مرسی جیمین شییییییییییی تو بهترین دوست دنیایی
جیمین ، باشه بابا کاری نکردم که قابل نداشت خب حالا میشه دیگه درسو طعتیل کنیم بریم پی عشق و حال
ا/ت، اره هرچی تو بگی
جیمین ، واقعا
یه خنده شیطانی زد
و تو کمی ترسیدی و گفتی ، نه هرچی بگی بستگی داره
جیمین ، نه دیگه آدم میخواد یه حرفی رو بزنه قبلش فکر میکنه بعد میگه
ا/ت، عهههه خوب باشه هرچی تو بگی ولی سوع استفاده نکن
جیمین ، باشه پس امشب بریم پیش پسرا
با این حرف جیمین خیلی احساس امنیت بهم دست داد و دیگه نگران نبودم که چه بلائی سرم میاره
جیمین ، هی به چی فکر میکنی
ا/ت، ام هی،،،،،،هیچی داشتم فکر میکردم چی بپوشم
جیمین، زیاد لباست باز نباشه
ا/ت، چرا
جیمین ، چون چ چسبیده به را گفتم لباس باز نپوش
هیچی نگفتی و خندیدی
جیمین ، خب پس کرم از خود درخت
ا/ت، چ،،،،،،،چی نه بابا باشه چرا انقدر عصبی میشی
پارت ۳
جیمین، رسیدی
ا/ت، اره تو اتاقم
جیمین ، کدوم اتاق
ا/ت ، جیمین گفتم بعد کلاس میام پیشت دیگه الانم که تو هتلم نگران چی
جیمین ، اوکی من ۱۰ دقیقه دیگه میام پیشت
ا/ت ، جیمین کلاس من ساعت چهار تموم میشه یعنی ۱ ساعت دیگه
جیمین، چی برو بابا ۱۰ دقیقه دیگه اونجام
و قطع کرد
ا/ت ، یاااااااااااا جیمیناااااااا
خیلی عصبی شدی و نفهمیدی که کی انقدر زمان گذشت ساعت ۳:۳۰ بود و نصف کلاست رفته بود ولی برات مهم نبود چون از اون کلاس متنفر بودی
ساعت شد ۳:۴۰ دقیقه و یک دفعه صدای در شنیدی میدونستی جیمین رفتی و درو باز کردی تا درو باز کردی جیمین پرید بغلت و کلی بغلت کرد
جیمین ، چه بزرگ شدی ا/ت
ا/ت، خیلی بانمکی جیمین ( با صورت جدی )
جیمین ، او چته تو دوباره داری پاچه می گیری
ا/ت ، هرچی وسط کلاسم تموم شو باهام حرف میزنیم
جیمین ، وای چقدر کلاس داری بابا
رفت سمت لپ تابت و صداشو باز کرد
جیمین، ببخشید معلم
معلم سگت، ا/ت این مسخره بازی ها چی
جیمین ، ببخشید معلم من جیمین شی هستم امروز ا/ت نمیتونه تو کلاس شما شرکت کنه چون خیلی کار داره
معلم همچنان گوهر بارت ، چی شما جیمین شی ار بی تی اس هستی
جیمین ، با اجازه بزرگترها بله
ا/ت ، ام ببخشید استاد واقعا معذرت میخوام دوستم حواسش نیست توی کلاس مهم شما هستم
معلم کمی مهربون شده ، اشکال نداره خانم ا/ت شما تا آخر سال نیاز نیست بیاین سر کلاس
ا/ت، ولی چرا من که کار نکردم کار دوستم بود
معلم ، نه منظورم اینکه پاسی آفرین که همچین دوستی داری
ا/ت، واقعن ممنونم استاد
و از کلاس رفتی بیرون تمام دوستات داشتن میسوختن و تو خیلی خوشحال بودی
ا/ت، مرسی جیمین شییییییییییی تو بهترین دوست دنیایی
جیمین ، باشه بابا کاری نکردم که قابل نداشت خب حالا میشه دیگه درسو طعتیل کنیم بریم پی عشق و حال
ا/ت، اره هرچی تو بگی
جیمین ، واقعا
یه خنده شیطانی زد
و تو کمی ترسیدی و گفتی ، نه هرچی بگی بستگی داره
جیمین ، نه دیگه آدم میخواد یه حرفی رو بزنه قبلش فکر میکنه بعد میگه
ا/ت، عهههه خوب باشه هرچی تو بگی ولی سوع استفاده نکن
جیمین ، باشه پس امشب بریم پیش پسرا
با این حرف جیمین خیلی احساس امنیت بهم دست داد و دیگه نگران نبودم که چه بلائی سرم میاره
جیمین ، هی به چی فکر میکنی
ا/ت، ام هی،،،،،،هیچی داشتم فکر میکردم چی بپوشم
جیمین، زیاد لباست باز نباشه
ا/ت، چرا
جیمین ، چون چ چسبیده به را گفتم لباس باز نپوش
هیچی نگفتی و خندیدی
جیمین ، خب پس کرم از خود درخت
ا/ت، چ،،،،،،،چی نه بابا باشه چرا انقدر عصبی میشی
پارت ۳
۷۵.۵k
۲۰ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.