black dream p10
اهنگ عوض شد و با شنیدن ملودی آشنایی گوشاش رو تیز تر کرد
اهنگ lucky girl پخش شده بود و با دراز شدن دستی جلوش از فکر آهنگ بیرون اومد
"افتخار میدید؟" jk
بزاق دهنش رو قورت داد و کت کوتاهش رو در آورد دستش رو توی دست پر از تتوی جئون گذاشت
دست دیگرش پشت کمرش نشست که لرزید ،جئون این رو به خوبی حس می کرد و باعث میشد پوزخند بزنه
با ریتم دستای جئون روی کمرش تکون میخورد و هر لحظه لرزش بیشتری توی تنش ایجاد میشد
فاصله ای بینشون نبود و به خوبی می تونست خودش رو با بدن قدرتمند اون مقایسه کنه
دستای دور گردنش کمی شل شدن و روی سینه های مردونه اش نشست
چرخی زد و محکم توی بغل جئون کشیده شد
با ترس به چشمای محکم جئون زل زد ، ابهت خاصی داشت با اینکه بهش میخورد سن زیادی نداره
آخر کار بود و دست جئون پشت کمرش و دست دیگرش زیر رانش نشست و به عقب خمش کرد و روی صورتش خم شد
نفس های گرمی داشت و نامنظم ، به نظر می اومد خسته شده!
پاهاش روی زمین نشست و نفس راحتی کشید ، روی صندلی نشست و بشقاب غذا جلوی هر دوشون اومد و دست به کار شدن
مشغول خوردن شد و ترجیح داد از این سکوت عمیق که با آهنگ ملایمی میکس شده لذت ببره که جئون این سکوت را شکست
" شما تا کی اینجایید؟" jk
"فردا حرکت میکنم ، چطور؟" a,t
"همین طوری ، راستی میتونم یه سوال بپرسم؟" jk
آبرویی بالا انداخت
" بفرمایید " a,t
" خب راستش ، جسارت نباشه با همه مردا انقدر سنگین و سرد صحبت میکنید؟ بد برداشت نکنید فقط اولین دختری هستید که انقدر محترم و متشخص صحبت میکنه و آدابی رفتار میکنه" jk
"بله ، دلیلی نمیبینم با هر کسی راحت باشم " a,t
خندید و کمی از مشروبش خورد
" راستش کنار شما احساس راحتی میکنم ، هر دختری جای شما بود تا الان در تلاش بود که منو اغوا کنه "jk
اهنگ lucky girl پخش شده بود و با دراز شدن دستی جلوش از فکر آهنگ بیرون اومد
"افتخار میدید؟" jk
بزاق دهنش رو قورت داد و کت کوتاهش رو در آورد دستش رو توی دست پر از تتوی جئون گذاشت
دست دیگرش پشت کمرش نشست که لرزید ،جئون این رو به خوبی حس می کرد و باعث میشد پوزخند بزنه
با ریتم دستای جئون روی کمرش تکون میخورد و هر لحظه لرزش بیشتری توی تنش ایجاد میشد
فاصله ای بینشون نبود و به خوبی می تونست خودش رو با بدن قدرتمند اون مقایسه کنه
دستای دور گردنش کمی شل شدن و روی سینه های مردونه اش نشست
چرخی زد و محکم توی بغل جئون کشیده شد
با ترس به چشمای محکم جئون زل زد ، ابهت خاصی داشت با اینکه بهش میخورد سن زیادی نداره
آخر کار بود و دست جئون پشت کمرش و دست دیگرش زیر رانش نشست و به عقب خمش کرد و روی صورتش خم شد
نفس های گرمی داشت و نامنظم ، به نظر می اومد خسته شده!
پاهاش روی زمین نشست و نفس راحتی کشید ، روی صندلی نشست و بشقاب غذا جلوی هر دوشون اومد و دست به کار شدن
مشغول خوردن شد و ترجیح داد از این سکوت عمیق که با آهنگ ملایمی میکس شده لذت ببره که جئون این سکوت را شکست
" شما تا کی اینجایید؟" jk
"فردا حرکت میکنم ، چطور؟" a,t
"همین طوری ، راستی میتونم یه سوال بپرسم؟" jk
آبرویی بالا انداخت
" بفرمایید " a,t
" خب راستش ، جسارت نباشه با همه مردا انقدر سنگین و سرد صحبت میکنید؟ بد برداشت نکنید فقط اولین دختری هستید که انقدر محترم و متشخص صحبت میکنه و آدابی رفتار میکنه" jk
"بله ، دلیلی نمیبینم با هر کسی راحت باشم " a,t
خندید و کمی از مشروبش خورد
" راستش کنار شما احساس راحتی میکنم ، هر دختری جای شما بود تا الان در تلاش بود که منو اغوا کنه "jk
۳۴.۹k
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.