bad girl mafia

ادامه پارت ۲۲..
ویو جونگ کوک:
با دیدن اون صحنه خشکم زد واقعا باورم نمیشد! اون هرزه‌ی عوضی چطور جرئت کرده با رئیس بزرگترین باند شماره ۲ کره همچین غلطی بکنه؟!
خیلی عصبانی بودم و اصلا به پلیسا فکر نمیکردم...میتونستم همونجا وقتی حواسش نیست یه تیر توی اون سر لعنتیش خالی کنم ولی دلم میخواست اروم اروم جرش بدم! جوری که زجر بکشه!
پس جلو رفتم و اون اصلا متوجه من نشد...از پشت وارد شدم و با یه طناب گردنشو گرفتم!
همینطوری که دستش روی طناب روی گردنش بود داد میزد و تقلا میکرد..
وقتی دیدم داره میمیره ولش کردم چون اینجوری با درد کمتری میمرد!
داشت نفس نفس میزد. با یکی از دستاش گلوشو گرفت و اون یکی دستش رو سمت جیبش برد
جلو رفتم و سمت دیوار پرتش کردم و نزاشتم تفنگشو برداره
اون هرزه رو به دیوار چسبوندم و تفنگمو در اوردم و روی سرش گذاشتم
جی‌کی:توی هرزه چطور جرئت کردی با رئیس بزرگترین باند مافیای شماره ۲ کره همچین کاری بکنی؟(با داد)
همون لحظه صدای اژیر پلیس ها دراومد
اون عوضی خواست دهن کثیفشو باز کنه و چیزی بگه ولی بهش فرصت ندادم و یه نیشخند زدم و گفتم:
جی‌کی: میخواستم بیشتر خوش بگذرونیم ولی حیف که نمیشه، این میشه عاقبت کسی که با رئیس بزرگترین باند مافیای شماره ۲ کره همچین گوهی میخوره
و یه تیر توی اون سره حرومیش خالی کردم!
وقتی مطمئن شدم مرده سمت اکیرو رفتم و به دور و بر نگاه کردم که پارچه ای دیدم پارچه رو دورش پیچیدم و براید استایل بغلش کردم و دوییدم....

اینم بخاطر شما...امروز ۳ تا پارت گذاشتم
حمایت کنید❤