part: 77
لونا: هییی هانی کوچولوی شیطونم دلت خیلی فحش خوردن میخواد(خنده)
هانا: ارعععع میخوام فحش بدی
لونا: خرگوشه رومخ گمشو بشین تا جرت ندادم
هانا: حالا شددد(خنده)
همه با این ریکشنم خندشون گرفت
لونا: بیشعور فقط باید فحش بخوره ادم شه
هانا: یادت رفته من ادم نیستم و نمیشمم
لونا: یکی ی چوب یا میله اهنی بم بده
هانا: اهمم هرچی فک میکنم سعی در ادم شدن بهتر از کتک خوردنه
همه:(😂)
نشستم کنار لونا و دستمو انداختم دور گردنش
هانا: میدونی امروز چیشددد
چشاشو گرد کردو پرسید
_چیشد
هانا: هیچی
تا خواست اقدامی برا ناکار کردنم بکنه سریع پاشدم و رفتم پشت یون کیونگ چون هیچکس زورش به اون نمیرسید
هانا: اونی اگه توجه کنی سنم برا مردن خیلی کمه
یون کیونگ بغلم کردو گف
_هی لونا چطور دلت میاد مارشمالوی خوشمزمونو بکشی
لونا: نه بخدا کاریش ندارم فقط این قیافه کیوتش باعث میشه دلم بخواد بچلونمش
استف: بچها اماده باشین وقتشه برین
همه اوکیی گفتیمو بعد اینکه میکروفون هامونو دادن دستمون رفتیم رو استیج همینکه وارد استیج شدیم مانالی ها با جیغ و داد ازمون استقبال کردن تو این چن سال یکی از چیزایی که بم ارامش میده و خوشحالم میکنه دیدن جمعیت طرفدارامون و جیغ و دادشونه
کنار هم وایسادیم و حرکتی که برای معرفی گروع انجام میدادیمو رفتیم و گفتیم
_سلام ما دارک استارز هستیم
فنا:*جیغ
یونجی: مانالیززز(داد)
بازم همه جیغ کشیدن
هانا: ای جانن حالتون چطوره گایز (داد)
از پر انرژی بودن مانالی ها خنده ای رو لبام شکل گرفت
بعد اینکه یکم حرف زدیم با فنا میخواستیم بازی کنیم
هانا: من خوب میدونم چ بازیی بکنیم
سوهی: بگو
هانا: تقلید همدیگه(😉)
یونجی: اوم خوبه
متعجب روبه یونجی گفتم
_چ عجب تو یبار مخالفت نکردی
دیوونه ای نثارم کرد و با صدای فنا که داشتن تشویقم میکردن برا تقلید کردن گلومو صاف کردم و گفتم
_اول سوهی
صدامو نازک تر کردم کع یکم شبیه صدا سوهی شه وگفتم
_من ی هیولاممم
صدای خنده کل سالنو برداشت خودمم ازین صدام خندم گرفته بود
سوهی: یااااا کجای صدای من اینشکلیهههه(😂)
سوجین: یونجی رو برو یونجی
دستمو رو کمرم گذاشتم و موهامو دادم پشت گوشم و ی چشمک زدمو بعد تغییر دادن صدام گفتم
_منو بیبی صدا کنن
مث دفعه قبل صدا خنده کل سالنو برداشت
یونجی با خنده ضربه ارومی به بازوم زد
بعد ی مدت تونستم ی لبخند واقعی رو لب لونا ببینم و این باعث شد حالم خوب شه انرژیم چن برابر بشه
هانا: ارعععع میخوام فحش بدی
لونا: خرگوشه رومخ گمشو بشین تا جرت ندادم
هانا: حالا شددد(خنده)
همه با این ریکشنم خندشون گرفت
لونا: بیشعور فقط باید فحش بخوره ادم شه
هانا: یادت رفته من ادم نیستم و نمیشمم
لونا: یکی ی چوب یا میله اهنی بم بده
هانا: اهمم هرچی فک میکنم سعی در ادم شدن بهتر از کتک خوردنه
همه:(😂)
نشستم کنار لونا و دستمو انداختم دور گردنش
هانا: میدونی امروز چیشددد
چشاشو گرد کردو پرسید
_چیشد
هانا: هیچی
تا خواست اقدامی برا ناکار کردنم بکنه سریع پاشدم و رفتم پشت یون کیونگ چون هیچکس زورش به اون نمیرسید
هانا: اونی اگه توجه کنی سنم برا مردن خیلی کمه
یون کیونگ بغلم کردو گف
_هی لونا چطور دلت میاد مارشمالوی خوشمزمونو بکشی
لونا: نه بخدا کاریش ندارم فقط این قیافه کیوتش باعث میشه دلم بخواد بچلونمش
استف: بچها اماده باشین وقتشه برین
همه اوکیی گفتیمو بعد اینکه میکروفون هامونو دادن دستمون رفتیم رو استیج همینکه وارد استیج شدیم مانالی ها با جیغ و داد ازمون استقبال کردن تو این چن سال یکی از چیزایی که بم ارامش میده و خوشحالم میکنه دیدن جمعیت طرفدارامون و جیغ و دادشونه
کنار هم وایسادیم و حرکتی که برای معرفی گروع انجام میدادیمو رفتیم و گفتیم
_سلام ما دارک استارز هستیم
فنا:*جیغ
یونجی: مانالیززز(داد)
بازم همه جیغ کشیدن
هانا: ای جانن حالتون چطوره گایز (داد)
از پر انرژی بودن مانالی ها خنده ای رو لبام شکل گرفت
بعد اینکه یکم حرف زدیم با فنا میخواستیم بازی کنیم
هانا: من خوب میدونم چ بازیی بکنیم
سوهی: بگو
هانا: تقلید همدیگه(😉)
یونجی: اوم خوبه
متعجب روبه یونجی گفتم
_چ عجب تو یبار مخالفت نکردی
دیوونه ای نثارم کرد و با صدای فنا که داشتن تشویقم میکردن برا تقلید کردن گلومو صاف کردم و گفتم
_اول سوهی
صدامو نازک تر کردم کع یکم شبیه صدا سوهی شه وگفتم
_من ی هیولاممم
صدای خنده کل سالنو برداشت خودمم ازین صدام خندم گرفته بود
سوهی: یااااا کجای صدای من اینشکلیهههه(😂)
سوجین: یونجی رو برو یونجی
دستمو رو کمرم گذاشتم و موهامو دادم پشت گوشم و ی چشمک زدمو بعد تغییر دادن صدام گفتم
_منو بیبی صدا کنن
مث دفعه قبل صدا خنده کل سالنو برداشت
یونجی با خنده ضربه ارومی به بازوم زد
بعد ی مدت تونستم ی لبخند واقعی رو لب لونا ببینم و این باعث شد حالم خوب شه انرژیم چن برابر بشه
۱۰.۴k
۰۵ دی ۱۴۰۲