DeaDly kisses 🍃🍵p22
محکم لباشو رو لبای جیمین فشار داد و دیگه ته از پایین حرکت نکرد و فقط جیمین بود که داشت کمرشو عقب جلو می کرد وته اینجا هیچ کاره بود
ته:عااااااااااااااااااااااااااهههههههههههعععععععههعهههههههه
جیمین:ددی چیشد
ته:چقد تنگ شدی چیکار میکنی
جیمین:ورزش میکنم
ته:دیگه ورزش نکن من بیبی نچرال میخوام
جیمین:چشم ددیه تنگ پسندم
و ته کشید بیرونو لباساشو پوشید و گفت
ته:بیب تنگم من باید برم
جیمین: منم ببر
ته:پاشو راه برو
جیمین: ددی اذیت نکن
ته:نه تو بخواب شبم میام ساعت8
و ته رفت خونه ی خودش و رفت سمت کوک که هنوز خواب بود و میره توتخت و پشت شلوار کوکو میکشه پایین و وتوجه شد تتوی کوک ساده است ولی مال جیمین تاج داشت و مشکی بود نه نه امکان نداره
و نشست پای میزش دفترچه شو برداشت و داشت حرفای کوک میخوند و اومد پرونده هارو برداشت عکسا ولی واستا من باید به مناطق قتل و خودک*شی برم
ته میره جای تخت و کوکو بغل میکنه و
ته:کوکی پاشو باید بریم
کوک:کج اخه
ته:باید بیای
و کوکم پامیشه و لباس میپوشه
[لباسای کوک🍪:یه شلوار چسب بایه بلوز مشکی]
و باهم میرنو سوار ماشین میشن
ته:بیب خب اون ادرس دره هرو برام بخون
کوک:این ته ته
ته:اره بیب بدو
ته باسرعت زیادی میرفت به مدت30مین رسید
ته:بیب پیاده شو
کوک:باش
ته:قراره صحنه سازی خودکشی رو بکنیم
کوک:خب چیکار کنم
ته:اول به شکم دراز بکش بعد بلوزتو از پشت بده بالا خب میخوام از تمام زاویه ها نگات کنم
کوک:سریع باش کمرم
ته:فااااااااااااککککککککککمک
🍵🍃🍵🍃🍵22🍃🍵🍃🍵I love you 🍃🍵
همون طور که قول دادم
#نامجون
#جین
#شوگا
#جیهوپ
#جیمین
#تهیونگ
#جونگ_کوک
#بی_تی_اس
#تهکوک
#کوکوی
ته:عااااااااااااااااااااااااااهههههههههههعععععععههعهههههههه
جیمین:ددی چیشد
ته:چقد تنگ شدی چیکار میکنی
جیمین:ورزش میکنم
ته:دیگه ورزش نکن من بیبی نچرال میخوام
جیمین:چشم ددیه تنگ پسندم
و ته کشید بیرونو لباساشو پوشید و گفت
ته:بیب تنگم من باید برم
جیمین: منم ببر
ته:پاشو راه برو
جیمین: ددی اذیت نکن
ته:نه تو بخواب شبم میام ساعت8
و ته رفت خونه ی خودش و رفت سمت کوک که هنوز خواب بود و میره توتخت و پشت شلوار کوکو میکشه پایین و وتوجه شد تتوی کوک ساده است ولی مال جیمین تاج داشت و مشکی بود نه نه امکان نداره
و نشست پای میزش دفترچه شو برداشت و داشت حرفای کوک میخوند و اومد پرونده هارو برداشت عکسا ولی واستا من باید به مناطق قتل و خودک*شی برم
ته میره جای تخت و کوکو بغل میکنه و
ته:کوکی پاشو باید بریم
کوک:کج اخه
ته:باید بیای
و کوکم پامیشه و لباس میپوشه
[لباسای کوک🍪:یه شلوار چسب بایه بلوز مشکی]
و باهم میرنو سوار ماشین میشن
ته:بیب خب اون ادرس دره هرو برام بخون
کوک:این ته ته
ته:اره بیب بدو
ته باسرعت زیادی میرفت به مدت30مین رسید
ته:بیب پیاده شو
کوک:باش
ته:قراره صحنه سازی خودکشی رو بکنیم
کوک:خب چیکار کنم
ته:اول به شکم دراز بکش بعد بلوزتو از پشت بده بالا خب میخوام از تمام زاویه ها نگات کنم
کوک:سریع باش کمرم
ته:فااااااااااااککککککککککمک
🍵🍃🍵🍃🍵22🍃🍵🍃🍵I love you 🍃🍵
همون طور که قول دادم
#نامجون
#جین
#شوگا
#جیهوپ
#جیمین
#تهیونگ
#جونگ_کوک
#بی_تی_اس
#تهکوک
#کوکوی
۵.۹k
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.