ولی توع با بقیشون فرق داریع♡ part 1
هعیییی💔 خش ب حالشش
چی میشدد منم وضعیتم مث اون بودد ¿¿ هومم ¿¿
اووو شعتت .. یادم رف خدمو معرفی کنم
اهم بندع پارک ا.ت هستم ۱۹ سالمع و با دوستم میا زندگی میکنم .. پدر و مادرم وقتی بچع بودم ت یه تصادف از بین رفتن 😔 و منو خالم بزرگ کردع
خببب من از بچگی ب خانندگی علاقه داشتم
ولی دیگع ب فکرش نیستم .. چون امیدی بش ندارمم
من ت مسابقه های زیادی کع راجب خانندگی بودع شرکت کردم ولی ت هیچ کدوم موفق نبودم 😐😑
اما اون .. همیشه اول بودد .. همیشه .. خوب یادمع
منظورم از اون همون پسریه کع باش ت تموم مسابقه ها بودمم .. ینی تقريبا من ت هر مسابقه ای بودم اونم بود
الانم از بدبختی نشستم موزیک ویدیوی جدیدش رو میبینم 😪
بنظر پسر مهربون و خش اخلاقیه 😌
اه باورم نمیشع .. چراا ول کنمم نیسسسسس .. آخه چرااا من باید رئیس اون شرکت کوفتی شممممم 😒😑
متاسفم یادم رف خدمو معرفی کنم .. ازبس اصابم خوردع چیزی یادم نمیمونع کعع
من کیم تهیونگم
خانندم و پدرم یه شرکت بزرگ تجاری دارع و میخاد ب زور منو رئیس اون شرکت کنع و هی میگع باید میراث خانوادگیمون رو ادامع بدی و راه منو اجدادت رو بری😑😐
منم اصلا ب حرفاش گوش نمیدم
میگید چراا ¿¿
چون ب خانندگی علاقه دارم و میخام اهنگام رو تموم دنیا بشنوع
میفمید چی میگم
این لذت
این ملودی
این صدای آرامش بخش رو
باید دنیا گوش کنع و ازش لذت ببرع
شب بود ساعت از ۱۲ رد شدع بود
رو تخت دراز کشیده بودم کع چشام سیاهی دید و کم کم خابم بردد
صب روز بع
شرتا
لایک : ۶
کام : ۷
توجه دوستان
اگه لایک ها بیشتر از ۶ تا باشع کام هارو در نظر نمیگیرم
چی میشدد منم وضعیتم مث اون بودد ¿¿ هومم ¿¿
اووو شعتت .. یادم رف خدمو معرفی کنم
اهم بندع پارک ا.ت هستم ۱۹ سالمع و با دوستم میا زندگی میکنم .. پدر و مادرم وقتی بچع بودم ت یه تصادف از بین رفتن 😔 و منو خالم بزرگ کردع
خببب من از بچگی ب خانندگی علاقه داشتم
ولی دیگع ب فکرش نیستم .. چون امیدی بش ندارمم
من ت مسابقه های زیادی کع راجب خانندگی بودع شرکت کردم ولی ت هیچ کدوم موفق نبودم 😐😑
اما اون .. همیشه اول بودد .. همیشه .. خوب یادمع
منظورم از اون همون پسریه کع باش ت تموم مسابقه ها بودمم .. ینی تقريبا من ت هر مسابقه ای بودم اونم بود
الانم از بدبختی نشستم موزیک ویدیوی جدیدش رو میبینم 😪
بنظر پسر مهربون و خش اخلاقیه 😌
اه باورم نمیشع .. چراا ول کنمم نیسسسسس .. آخه چرااا من باید رئیس اون شرکت کوفتی شممممم 😒😑
متاسفم یادم رف خدمو معرفی کنم .. ازبس اصابم خوردع چیزی یادم نمیمونع کعع
من کیم تهیونگم
خانندم و پدرم یه شرکت بزرگ تجاری دارع و میخاد ب زور منو رئیس اون شرکت کنع و هی میگع باید میراث خانوادگیمون رو ادامع بدی و راه منو اجدادت رو بری😑😐
منم اصلا ب حرفاش گوش نمیدم
میگید چراا ¿¿
چون ب خانندگی علاقه دارم و میخام اهنگام رو تموم دنیا بشنوع
میفمید چی میگم
این لذت
این ملودی
این صدای آرامش بخش رو
باید دنیا گوش کنع و ازش لذت ببرع
شب بود ساعت از ۱۲ رد شدع بود
رو تخت دراز کشیده بودم کع چشام سیاهی دید و کم کم خابم بردد
صب روز بع
شرتا
لایک : ۶
کام : ۷
توجه دوستان
اگه لایک ها بیشتر از ۶ تا باشع کام هارو در نظر نمیگیرم
۴.۴k
۲۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.