سناریو درخواستی
وقتی خون اشامن و خون میخوان ولی ما مقاومت میکنیم
نامجون:لعنتتتت بهت داری کاری میکنی خودم دست ب کارشم*بسیار ترسناک*
_____
جین:بهت گفتم مقاومت کنی همچی کنسله پس بزار کارمو انجام بدم*جدی*
_____
یونگی:دلت برای درد کشیدن تنگ شده دفع قبلم همین اتفاق افتاد و تا دو ماه درد داشتی پس نزار تکرارش کنم🙂
_____
جیهوپ:*وقتی دید مقاومت میکنی رف بیرون و با لباس خونی برگشت و ترسناک بهت نگاه کرد*
_____
جیمین:*میومد جلو و تو میرفتی عقب همینطور ادامه داشت ک افتادی رو تخت و روت خیمه زد*بدگرل داره مقامت میکنه هوم ددی قراره تنبیهت کنه*پوزخنده دارک*
_____
تهیونگ:*وقتی دید مقاومت میکنی بدون هیچ حرفی اومد سمتت*فک نکنم بهت اجازه داده باشم نیازهامو نادیده بگیری خودت خواسی*و بعله ات کشته شد:)*
_____
جونگ کوک:*سمتت حمله میکنه*مقاومتت کار داد دستت دارلینگ از کجا شرو کنیم هوم گردنت..
درخواستی سناریو داشتی پی بگو لاو💗
نامجون:لعنتتتت بهت داری کاری میکنی خودم دست ب کارشم*بسیار ترسناک*
_____
جین:بهت گفتم مقاومت کنی همچی کنسله پس بزار کارمو انجام بدم*جدی*
_____
یونگی:دلت برای درد کشیدن تنگ شده دفع قبلم همین اتفاق افتاد و تا دو ماه درد داشتی پس نزار تکرارش کنم🙂
_____
جیهوپ:*وقتی دید مقاومت میکنی رف بیرون و با لباس خونی برگشت و ترسناک بهت نگاه کرد*
_____
جیمین:*میومد جلو و تو میرفتی عقب همینطور ادامه داشت ک افتادی رو تخت و روت خیمه زد*بدگرل داره مقامت میکنه هوم ددی قراره تنبیهت کنه*پوزخنده دارک*
_____
تهیونگ:*وقتی دید مقاومت میکنی بدون هیچ حرفی اومد سمتت*فک نکنم بهت اجازه داده باشم نیازهامو نادیده بگیری خودت خواسی*و بعله ات کشته شد:)*
_____
جونگ کوک:*سمتت حمله میکنه*مقاومتت کار داد دستت دارلینگ از کجا شرو کنیم هوم گردنت..
درخواستی سناریو داشتی پی بگو لاو💗
۱۳.۵k
۲۰ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.