سناریو
به به میبینم که تولد یه بنده خدایی هست
به همین مناسبت مبارک سناری امروز رو با صورت ماه لیدر اعظم شروع میکنیم
وقتی یونتان همش بغلته
نامی:تهیونگاااااااااا بیا این دوتا سگو از هم جدا کن من سگ خودمو میخوام
ات:الان با من بودی دیگه
نامی :غلط خوردم میگم ات حان نظرت چیه من برم کتابمو بخونم
جین :اتتتتتتتتتتتت
ات :یا جد هندسام بله
جین:اون از من برات مهم تره من به هندسامی اینجا ور دلت نشستم یعد تو میری اونو بغل میکنی (و اما اینگونه است که رپ کره ای کیم سوکجین رخ مینماید)
یونگی : هوی از بغل زن من برو پایین دو دقه میخوایم کپه مرگمونو بزاریم نمیزاری
جیهوپ :ات جان
ات :جانم
جیهوپ:حتما باید سگ شم تا منم بغل کنی (مثلا قهر کرده)
ات: (یونتانو میزاره کنار میره جیهوپو بغل میکنه ) حسود کی بودی تو
جیمین : عزیزم موچی دلش بغل میخواد
ات :یونتان بخز برو پیش بابات
جیمین :هیونگ بیا این سگتو جم کن
ته ته : (رو به یونتان ) نه به اولین بار که نمیرفتی بغلش نه به الان که نمیزاری برم بغلش
یونتان :(خودش مثه یه بچه خوب پاشد رف)
ات:به سگ خودتم حسودی میکنی اشکال نداره حالا بیا بغلم
جونگکوک :چاگیا خرگوشو ول کردی رفتی پیش سگ
ات :برات شیرموز درس کردم تو یخچاله برو بردار بخور
جونگکوک:خرگوش چیه بابا سگه که واسه آدم میمونه (خوشحال و خندان به سمت یخچال)
ساعت ۵ صب دارم سناریو مینویسم
ای خدا یه عقلم به ما بدی بد نیست
حمایت یادتون نره
بوس که یک یکتون
به همین مناسبت مبارک سناری امروز رو با صورت ماه لیدر اعظم شروع میکنیم
وقتی یونتان همش بغلته
نامی:تهیونگاااااااااا بیا این دوتا سگو از هم جدا کن من سگ خودمو میخوام
ات:الان با من بودی دیگه
نامی :غلط خوردم میگم ات حان نظرت چیه من برم کتابمو بخونم
جین :اتتتتتتتتتتتت
ات :یا جد هندسام بله
جین:اون از من برات مهم تره من به هندسامی اینجا ور دلت نشستم یعد تو میری اونو بغل میکنی (و اما اینگونه است که رپ کره ای کیم سوکجین رخ مینماید)
یونگی : هوی از بغل زن من برو پایین دو دقه میخوایم کپه مرگمونو بزاریم نمیزاری
جیهوپ :ات جان
ات :جانم
جیهوپ:حتما باید سگ شم تا منم بغل کنی (مثلا قهر کرده)
ات: (یونتانو میزاره کنار میره جیهوپو بغل میکنه ) حسود کی بودی تو
جیمین : عزیزم موچی دلش بغل میخواد
ات :یونتان بخز برو پیش بابات
جیمین :هیونگ بیا این سگتو جم کن
ته ته : (رو به یونتان ) نه به اولین بار که نمیرفتی بغلش نه به الان که نمیزاری برم بغلش
یونتان :(خودش مثه یه بچه خوب پاشد رف)
ات:به سگ خودتم حسودی میکنی اشکال نداره حالا بیا بغلم
جونگکوک :چاگیا خرگوشو ول کردی رفتی پیش سگ
ات :برات شیرموز درس کردم تو یخچاله برو بردار بخور
جونگکوک:خرگوش چیه بابا سگه که واسه آدم میمونه (خوشحال و خندان به سمت یخچال)
ساعت ۵ صب دارم سناریو مینویسم
ای خدا یه عقلم به ما بدی بد نیست
حمایت یادتون نره
بوس که یک یکتون
۱۱.۲k
۲۱ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.