مافیای بزرگ
𝐛𝐢𝐠 𝐦𝐚𝐟𝐢𝐚
𝐩𝐚𝐫𝐭𝟔𝟖
صبح با صدای گوگولی سول و صدای بم کوک بیدار شدم بله مثل همیشه دارن آتیش میسوزنن خدا ااااا من از دست این پدر و دختر چیکار کنم آخه انگار سول ورژن دختر کوکه
♡آپا این کت شلوار بهت نمیاد اینو بپوش
+نهههههه اونو دوست ندارم همین خوبه
♡عههههه پس منم این لباسرو برای مهد کوک نمی پوشم
+نههههههه همین خوبه
_عهههههههههههه شما پدر و دختر منو دیوونه کردین اگه گذاشتین یه خواب راحت داشته باشم عههههههه اصلا یه غلطی کردم اون روز پروژه طراحی عمارت تورووو قبول کردم
(با داد و کلافه)
+ببخشید
♡ببخشید
_حالا هم برید بشین رو مبل به کار های بدتون فک کنید
ای خدا من شوهر نکردم که رسمن یه بچه رو به فرزند خوندگی گرفتم اوفففففف رفتم حموم یه دوش کوتاه گرفتم
اومدم بیرون یه لباس راحت انتخاب کردم پوشیدم موهامو خشک کردم و بافتم بعد رفتم پایین دیدم کوک و سول تو سکوت نشستن رو مبل منم از فرصت استفاده کردم تی وی و روشن کردم بعد رفتم آشپز خونه برای سول یه دونه تختم مرغ درست کردم و کنارش براش ژامبون سرخ کردم همراه با چایی گذاشتم جایی که میشینه برای خودم و کوک هم املت درس کردم با کیمچی و قهوه بعد صداشون کردم
_کوککککککک سوللللللل بیاد صبحونه
+اوکی
♡آخ جوننننن
بعد از صبحونه سول برای مهد کوک آماده کردم و کیفش دادم دستش اونم مثل همیشه تا آماده شم با بم بازی میکرد یه آرایش خیلییی کم رنگ کردم یه لباس مناسب پوشیدم موهام و باز گذاشتم بعد رفتم پایین دیدم کوک هم آماده شده از اونجا یکم کوک این چند وقت سرد شده تصمیم گرفتم باهاش قهر کنم
_سول امروز با بابات برو من یه سری کار دارم
♡چشم اوما
+ات ؟
جواب کوک ندادم کیفم برداشتم رفتم تو ماشین نشستم راه افتادم طرف آرایشگاه رسیدم یکم تو نوبت نشستم که نوبتم شد اول ناخون هام رو درست کردم چون طرح قدیمی شده بود بعد موهامو موخوره گیری کردن و یکم کوتاه کردن بعد ناخون های پام هم درست کردن و با یه فیشیال پوست کارم تموم شد بعد از اینکه حساب کردم رفتم از کافه یه کافه لاته گرفتم و سوار ماشین شدم رفتم خونه امروز شرکت تعطیل بود چون یکشنبه و سه شنبه و پنجشنبه شرکت و تعطیل میکردم بعد رسیدم خونه لباسم و با لباسی راحتی صبح هم عوض کردم شروع کردم به درست کردن ناهار (فیلمش و میزارم اگه جا بشههههه) بعد از اینکه گذاشتم غذا بپزه یکم تی وی نگاه کردم و به بم غذا دادم بعد رفتم سول از مهد کودک برداشتم اومدم خونه لباساش و عوض کرد و باهم غذا خوردیم یکم رفت تو تبلتش بازی کردن بعد آماده شدیم بریم دنبال نایون و ته مین که بریم خریدددددد........
اگه بد شد ببخشید.... واقعن هارتم اکلیلی شد از کامنت های پارت قبل🦋🥲🌚
اسلاید ۲ لباس راحتی ات
اسلاید ۳ لباس ات برای آرایشگاه
اسلاید ۴ مدل ناخن های ات
اسلاید ۵ فیلم ناهار
𝐩𝐚𝐫𝐭𝟔𝟖
صبح با صدای گوگولی سول و صدای بم کوک بیدار شدم بله مثل همیشه دارن آتیش میسوزنن خدا ااااا من از دست این پدر و دختر چیکار کنم آخه انگار سول ورژن دختر کوکه
♡آپا این کت شلوار بهت نمیاد اینو بپوش
+نهههههه اونو دوست ندارم همین خوبه
♡عههههه پس منم این لباسرو برای مهد کوک نمی پوشم
+نههههههه همین خوبه
_عهههههههههههه شما پدر و دختر منو دیوونه کردین اگه گذاشتین یه خواب راحت داشته باشم عههههههه اصلا یه غلطی کردم اون روز پروژه طراحی عمارت تورووو قبول کردم
(با داد و کلافه)
+ببخشید
♡ببخشید
_حالا هم برید بشین رو مبل به کار های بدتون فک کنید
ای خدا من شوهر نکردم که رسمن یه بچه رو به فرزند خوندگی گرفتم اوفففففف رفتم حموم یه دوش کوتاه گرفتم
اومدم بیرون یه لباس راحت انتخاب کردم پوشیدم موهامو خشک کردم و بافتم بعد رفتم پایین دیدم کوک و سول تو سکوت نشستن رو مبل منم از فرصت استفاده کردم تی وی و روشن کردم بعد رفتم آشپز خونه برای سول یه دونه تختم مرغ درست کردم و کنارش براش ژامبون سرخ کردم همراه با چایی گذاشتم جایی که میشینه برای خودم و کوک هم املت درس کردم با کیمچی و قهوه بعد صداشون کردم
_کوککککککک سوللللللل بیاد صبحونه
+اوکی
♡آخ جوننننن
بعد از صبحونه سول برای مهد کوک آماده کردم و کیفش دادم دستش اونم مثل همیشه تا آماده شم با بم بازی میکرد یه آرایش خیلییی کم رنگ کردم یه لباس مناسب پوشیدم موهام و باز گذاشتم بعد رفتم پایین دیدم کوک هم آماده شده از اونجا یکم کوک این چند وقت سرد شده تصمیم گرفتم باهاش قهر کنم
_سول امروز با بابات برو من یه سری کار دارم
♡چشم اوما
+ات ؟
جواب کوک ندادم کیفم برداشتم رفتم تو ماشین نشستم راه افتادم طرف آرایشگاه رسیدم یکم تو نوبت نشستم که نوبتم شد اول ناخون هام رو درست کردم چون طرح قدیمی شده بود بعد موهامو موخوره گیری کردن و یکم کوتاه کردن بعد ناخون های پام هم درست کردن و با یه فیشیال پوست کارم تموم شد بعد از اینکه حساب کردم رفتم از کافه یه کافه لاته گرفتم و سوار ماشین شدم رفتم خونه امروز شرکت تعطیل بود چون یکشنبه و سه شنبه و پنجشنبه شرکت و تعطیل میکردم بعد رسیدم خونه لباسم و با لباسی راحتی صبح هم عوض کردم شروع کردم به درست کردن ناهار (فیلمش و میزارم اگه جا بشههههه) بعد از اینکه گذاشتم غذا بپزه یکم تی وی نگاه کردم و به بم غذا دادم بعد رفتم سول از مهد کودک برداشتم اومدم خونه لباساش و عوض کرد و باهم غذا خوردیم یکم رفت تو تبلتش بازی کردن بعد آماده شدیم بریم دنبال نایون و ته مین که بریم خریدددددد........
اگه بد شد ببخشید.... واقعن هارتم اکلیلی شد از کامنت های پارت قبل🦋🥲🌚
اسلاید ۲ لباس راحتی ات
اسلاید ۳ لباس ات برای آرایشگاه
اسلاید ۴ مدل ناخن های ات
اسلاید ۵ فیلم ناهار
۷.۱k
۰۴ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.