my mafia
پارت: ۲5
اوه ممنون بخاطرم تو زحمت افتادی
٪نه بابا منو تو این حرفارو نداریم بیا اینو بپوش
یه جعبه بهم داد ازش گرفتم و بازش کردم که دامن و شونیر سیاه سفید با یه کلا و اکسسوری و کفش بود
این خیلی قشنگه...ممنون
٪خواهش میکنم....قضیه زخمات رو از کوک شنیدم....میرم بیرون تا راحت لباستو عوض کنی
مرسی
(میا از اتاق رفت بیرون و ا.ت لباس و کفشش رو پوشید و عطری که میا بهش پیشنهاد کرده بود رو زد و رفت بیرون و داشت از پله ها میومد پایین که کوک و ته و کیا دیدنش)
"ا.ت موهاشو ریخته بود دورش بعد لباسشو پوشیده بود"
خب چجوری شدم؟
(ته بچه که چشماشو درویش کرده بود و مونده بود کوک.....)
کوک هم لباساشو پوشیده بود و با کت شلوار مشکیش بشدت جذاب شدت بود.....جونگکوک سرش رو بلند کرد و محو نگاه کردن به ا.تی که با دستش داشت پشت گردنش رو ماساژ میداد و پایین میومد شد.
اوه ممنون بخاطرم تو زحمت افتادی
٪نه بابا منو تو این حرفارو نداریم بیا اینو بپوش
یه جعبه بهم داد ازش گرفتم و بازش کردم که دامن و شونیر سیاه سفید با یه کلا و اکسسوری و کفش بود
این خیلی قشنگه...ممنون
٪خواهش میکنم....قضیه زخمات رو از کوک شنیدم....میرم بیرون تا راحت لباستو عوض کنی
مرسی
(میا از اتاق رفت بیرون و ا.ت لباس و کفشش رو پوشید و عطری که میا بهش پیشنهاد کرده بود رو زد و رفت بیرون و داشت از پله ها میومد پایین که کوک و ته و کیا دیدنش)
"ا.ت موهاشو ریخته بود دورش بعد لباسشو پوشیده بود"
خب چجوری شدم؟
(ته بچه که چشماشو درویش کرده بود و مونده بود کوک.....)
کوک هم لباساشو پوشیده بود و با کت شلوار مشکیش بشدت جذاب شدت بود.....جونگکوک سرش رو بلند کرد و محو نگاه کردن به ا.تی که با دستش داشت پشت گردنش رو ماساژ میداد و پایین میومد شد.
۴۱۷
۲۸ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.