چهره اش در هم شد،اخمی روی صورتش جای گرفت،داشت چیکار میکرد
چهره اش در هم شد،اخمی روی صورتش جای گرفت،داشت چیکار میکرد؟
دستای مردی غیر خودش داشت کمر دخترکشو لمس میکرد؟اون دست لعنتی درست پایین کمرش روی قسمت پایین تنش قرار گرفت خونش به جوش اومد،طاقت نداشت!بیشتر از این نمیتونست تحمل کنه،پوزخندی روی لبش جای گرفت،بشکنی زد،خونی که روی تور بلند و سفید دختر ریخت،نشان دهنده ی این بود که کارشو درست انجام داده،چشم های خمار و مجذوب کنندش رو بست،لبخندی زد و بعد از مدتی دقیقا رو به روی دختر ظاهر شد،دست هاشو روی کمردختر قرار داد و به خودش نزدیکش کرد،دسته ای از موهای خرمایی رنگ دخترک رو پشت گوشش فرستاد و لب زد :
_گفته بودم بدستت میارم،ولی تو باور نکردی!
دستای مردی غیر خودش داشت کمر دخترکشو لمس میکرد؟اون دست لعنتی درست پایین کمرش روی قسمت پایین تنش قرار گرفت خونش به جوش اومد،طاقت نداشت!بیشتر از این نمیتونست تحمل کنه،پوزخندی روی لبش جای گرفت،بشکنی زد،خونی که روی تور بلند و سفید دختر ریخت،نشان دهنده ی این بود که کارشو درست انجام داده،چشم های خمار و مجذوب کنندش رو بست،لبخندی زد و بعد از مدتی دقیقا رو به روی دختر ظاهر شد،دست هاشو روی کمردختر قرار داد و به خودش نزدیکش کرد،دسته ای از موهای خرمایی رنگ دخترک رو پشت گوشش فرستاد و لب زد :
_گفته بودم بدستت میارم،ولی تو باور نکردی!
۲.۷k
۲۶ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.