پارت۷
*شب شد همه رفتیم حاضر شدیم
رفتم لباس مورد علاقمو پوشیدم و موهامو درست کردم یه ارایشی کردم که
به لباسم بیاد
نمیدونم چرا برای امشب استرس داشتم ....اگه ی وقت سوتی بدم:/ نه بابا چه سوتی فوقش ی دروغ خیلی کوچولو و الکی میگم اره دیگه همین تهش میشه
از دید جیمین:
برای اینکه ا/ت منو جذاب تر از هر پسری ببینه باید خیلی به خودم برسم(اخه بیبی موچی تو همه جوره جذابی:)»
اگه بخوایم جرعت حقیقت بازی کنیم تهیونگ اون سواله که میدونه نمیتونم جلو ا/ت جواب بدم چی:/ شت نباید قبول میکردم من مست بشم کنترلم دست خودم نیست
از دید تهیونگ:
یا تهیونگ شی تو همینجوریشم هات ترین و جذاب ترین مرد دنیا هستی مگه میشه ا/ت تورو قبول نکنه فقط باید هی یاد خودم بندازم پیش ا/ت نگم دوسش دارم ولی اگه کوک و جیمین زودتر از من بهش اعتراف کنن چی؟وای نه
از دید کوک:
بقیه رو نمیدونم ولی هرجور شده امشب به ا/ت اعتراف میکنم:/ وایسا وایسا اگ ا/ت منو رد کنه تهیونگ یا جیمینو انتخاب کنه چی .... وای مست شم که کارم راحت تر میشه بدون هیچ استرسی بهش اعتراف میکنم(این خرگوش ما برعکس ویمینه اصلا استرسی واسه مست شدنش نداره)
خب همینجوریشم یه مرد هاتم زیادی بنظرم به خودم رسیدم دخترای بار اونجا حتما غش میکنن
*بقیه اعضاهم حاضر شدن از اتاقامون اومدیم برون که دیدم همه ساکت شدن
ا/ت:چی شد چرا ساکت شدین زشت شدم؟
تهیونگ:لطفا ببند انقد خوشگل شدی که میخوام فقط نگاهت کنم
کوک:نمیدونم تهیونگ این حرفو روی چه حسابی زد ولی انقد خوشگل شدی که تورو به همه ی شیر موز های دنیا ترجیح میدم
جیمین:ا/ت فک کنم امشب توسط یکی که بد جور میخوادت دزدیده شی
شوگا: منظورت چیه؟
جیمین:هیچی هیچی
جین:تو الان از منم هندسام تر شدی
جیهوپ:باید مراقب باشیم ا/ت رو چشم نزنن البته یکی باید به خودمون بگه
نامجون:ا/ت خیلی ناز شدی ولی بادیگاردا و ماشینا اومدن دیگه ببیاین بریم
ا/ت:بچه ها خجالتم میدین ولی ممنون شما هاهم خوشتیپ شدین:)
*رفتیم سوار ماشین ها شدیم که بریم بار
رسیدیم بار رفتیم نشستیم.....
رفتم لباس مورد علاقمو پوشیدم و موهامو درست کردم یه ارایشی کردم که
به لباسم بیاد
نمیدونم چرا برای امشب استرس داشتم ....اگه ی وقت سوتی بدم:/ نه بابا چه سوتی فوقش ی دروغ خیلی کوچولو و الکی میگم اره دیگه همین تهش میشه
از دید جیمین:
برای اینکه ا/ت منو جذاب تر از هر پسری ببینه باید خیلی به خودم برسم(اخه بیبی موچی تو همه جوره جذابی:)»
اگه بخوایم جرعت حقیقت بازی کنیم تهیونگ اون سواله که میدونه نمیتونم جلو ا/ت جواب بدم چی:/ شت نباید قبول میکردم من مست بشم کنترلم دست خودم نیست
از دید تهیونگ:
یا تهیونگ شی تو همینجوریشم هات ترین و جذاب ترین مرد دنیا هستی مگه میشه ا/ت تورو قبول نکنه فقط باید هی یاد خودم بندازم پیش ا/ت نگم دوسش دارم ولی اگه کوک و جیمین زودتر از من بهش اعتراف کنن چی؟وای نه
از دید کوک:
بقیه رو نمیدونم ولی هرجور شده امشب به ا/ت اعتراف میکنم:/ وایسا وایسا اگ ا/ت منو رد کنه تهیونگ یا جیمینو انتخاب کنه چی .... وای مست شم که کارم راحت تر میشه بدون هیچ استرسی بهش اعتراف میکنم(این خرگوش ما برعکس ویمینه اصلا استرسی واسه مست شدنش نداره)
خب همینجوریشم یه مرد هاتم زیادی بنظرم به خودم رسیدم دخترای بار اونجا حتما غش میکنن
*بقیه اعضاهم حاضر شدن از اتاقامون اومدیم برون که دیدم همه ساکت شدن
ا/ت:چی شد چرا ساکت شدین زشت شدم؟
تهیونگ:لطفا ببند انقد خوشگل شدی که میخوام فقط نگاهت کنم
کوک:نمیدونم تهیونگ این حرفو روی چه حسابی زد ولی انقد خوشگل شدی که تورو به همه ی شیر موز های دنیا ترجیح میدم
جیمین:ا/ت فک کنم امشب توسط یکی که بد جور میخوادت دزدیده شی
شوگا: منظورت چیه؟
جیمین:هیچی هیچی
جین:تو الان از منم هندسام تر شدی
جیهوپ:باید مراقب باشیم ا/ت رو چشم نزنن البته یکی باید به خودمون بگه
نامجون:ا/ت خیلی ناز شدی ولی بادیگاردا و ماشینا اومدن دیگه ببیاین بریم
ا/ت:بچه ها خجالتم میدین ولی ممنون شما هاهم خوشتیپ شدین:)
*رفتیم سوار ماشین ها شدیم که بریم بار
رسیدیم بار رفتیم نشستیم.....
۳.۰k
۰۹ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.