سناریو بی تی اس🔞
سناریو بی تی اس🔞
موضوع : وقتی تحریکشون میکنی میخوان باهات🔞(استغفرالله)بکنن ولی تو فرار میکنی.
نامجون : ا.تتتتت خودت خواستی یا میای یا من گیرت بیارم
جین : دنبالت میگرده...زیر میز پیداتمیکنه وقتی تورو از میز در میاره تو فرار میکنی و جین دست تورو میکشه بین دیوار ها دستشو میزاه کیس شروع میکنه.
جی هوپ : ا.ت ببین اگه دفعه بعدی تکرار کردی بدون من کارم شروع میکنم.(بچم دلش پاکه)
تو دل ا.ت : شت
شوگا : ا.ت....ا.ت.....ا.ت (هربار صدات میزنه اما تو جواب نمیدی و پشت میز آشپزخونه قایم شدی وقتی شوگا پیدات میکنه آروم از پشت بلندت میکنه و به سوی تخت....
جیمین :
خب اینجا تو جیمین تح.ریک کرده بودی ولی تو نمیدونستی که جیمین تح.ریک شده، جیمین داشت دووم میآورد ولی نشد...تو میخواستی بلند بشه و دستت کشید افتادی رو مبل دستش گذاشت رو رون هات داشت بالاتر میرف...تا تو رفتی فرار کردی اما دوباره دستت کشید براید استایل بغلت کرد و...
تهیونگ :
داشتی فرار میکردی میرفتی تو اتاق اما تهیونگ بهت رسید پاش گذاشت لای در تا نتونی ببندی و تو داشتی به سمت حموم فرار میکردی که اونم رسید در حموم بست و........خوش بگذره!
کوک :
خب توهم داشتی فرار میکردی در اتاق بستی کوک دستگیره در میکشید وا نمیشد تو هم داخل بودی دوساعت میگذره و باخودت گفتی شاید یادش رفته، و تو رفتی آروم در باز کردی رفتی پایین دیدی کوک خوابیده رفتی کنارش روبه روش خیمه زدی دستت رو صورتش نوازش میکردی که دستت گرفت پرتت کرد رو مبل روت خیمه زد تو گوشت گفت.... بیبی گرل قراره سخت بف*اک بری و شروع کرد به مک.زدن.
_____________
جمهوری_اسلامی_ایران#
موضوع : وقتی تحریکشون میکنی میخوان باهات🔞(استغفرالله)بکنن ولی تو فرار میکنی.
نامجون : ا.تتتتت خودت خواستی یا میای یا من گیرت بیارم
جین : دنبالت میگرده...زیر میز پیداتمیکنه وقتی تورو از میز در میاره تو فرار میکنی و جین دست تورو میکشه بین دیوار ها دستشو میزاه کیس شروع میکنه.
جی هوپ : ا.ت ببین اگه دفعه بعدی تکرار کردی بدون من کارم شروع میکنم.(بچم دلش پاکه)
تو دل ا.ت : شت
شوگا : ا.ت....ا.ت.....ا.ت (هربار صدات میزنه اما تو جواب نمیدی و پشت میز آشپزخونه قایم شدی وقتی شوگا پیدات میکنه آروم از پشت بلندت میکنه و به سوی تخت....
جیمین :
خب اینجا تو جیمین تح.ریک کرده بودی ولی تو نمیدونستی که جیمین تح.ریک شده، جیمین داشت دووم میآورد ولی نشد...تو میخواستی بلند بشه و دستت کشید افتادی رو مبل دستش گذاشت رو رون هات داشت بالاتر میرف...تا تو رفتی فرار کردی اما دوباره دستت کشید براید استایل بغلت کرد و...
تهیونگ :
داشتی فرار میکردی میرفتی تو اتاق اما تهیونگ بهت رسید پاش گذاشت لای در تا نتونی ببندی و تو داشتی به سمت حموم فرار میکردی که اونم رسید در حموم بست و........خوش بگذره!
کوک :
خب توهم داشتی فرار میکردی در اتاق بستی کوک دستگیره در میکشید وا نمیشد تو هم داخل بودی دوساعت میگذره و باخودت گفتی شاید یادش رفته، و تو رفتی آروم در باز کردی رفتی پایین دیدی کوک خوابیده رفتی کنارش روبه روش خیمه زدی دستت رو صورتش نوازش میکردی که دستت گرفت پرتت کرد رو مبل روت خیمه زد تو گوشت گفت.... بیبی گرل قراره سخت بف*اک بری و شروع کرد به مک.زدن.
_____________
جمهوری_اسلامی_ایران#
۷۷.۰k
۰۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.