پارت چهارم «اتوسا»
صبح با دلدرد عجیبی از خواب پریدم
اخ سرم اخ شکمم اخ پاهام اخ دستام اخ تمام بدنممم
دیدم اون عوضی با خیال راحت خوابیده
اگه من نکشتمش اسممو عوض میکنم
راستی مدرسم چی میشه؟
تا الانم به لطف ارمان تونستم برم مدرسه اما الان دیگه بدون اجازه ی اریان نمی تونم
اریان؟ ن باید بهش بکم خان زاده
اره! شاید رو برگه شوهرمه اما از ته دلم راضی نیستم پس ن، نیمیتونم اونو با اسم صدا کنم
ادامه دارد
اخ سرم اخ شکمم اخ پاهام اخ دستام اخ تمام بدنممم
دیدم اون عوضی با خیال راحت خوابیده
اگه من نکشتمش اسممو عوض میکنم
راستی مدرسم چی میشه؟
تا الانم به لطف ارمان تونستم برم مدرسه اما الان دیگه بدون اجازه ی اریان نمی تونم
اریان؟ ن باید بهش بکم خان زاده
اره! شاید رو برگه شوهرمه اما از ته دلم راضی نیستم پس ن، نیمیتونم اونو با اسم صدا کنم
ادامه دارد
۲۱۸
۱۸ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.