part:11
part:11
ی صدایی اومد برگشتیم دیدم ک هانی و نایو دارن باتعجب ب من و تهیونگ نگاه میکنن سریع رفتم سمتشون
+سلام بچه هاخش اومدین بیاین داخل
نایو:ات تو رابطت با تهیونگ چیه
+بهتون میگم بیاین تو حالا
نایو:سلام تهیونگ
هانی:سلام تهیونگ
_سلام خوبین بچه ها
هانی:ات بگو کنجکاوم
نایو:ارع بگو
+همه چیرو براشون تعریف کردم
هانی اومد نشست کنارم و گفت دختر تو چقد خوش شانسی ببین دوست پسرت چ کسیه
+ساکتشو بابا(خندع)
نایو: راس میگ دیگ(خندع)
تهیونگ اومد نشست کنارم
_امشب میخایم بریم بار شما میاید
نایو:ارع چرا ک ن
هانی:معلومه بخاطر اتم ک شدع میایم
+شما عشقای منین
_من چی (کیوت)
+توهم:) (خندع)
بغلم کرد گونمو بوسید
هانی:هی ماام اینجاییم دقت بفرمائید دو سینگل اینجاست
تهیونگ هانی ات :خندع
نایو:خوب مابریم دیگ ات شب میبینمت
خدافظ
هانی:خدافظ ات
+خدافظ بچه ها
نایو و هانی رفتن ک تهیونگ از پشت بغلم کرد سرشو کرد تو گردنم و گفت
_بیب نمیخای بهم حال بدی
برگشتم سمتش و ی مشت اروم زدم تو سینش
_بیب میخام این دفعه راضی باشی
+لبخند زدم
_پس بریم تو کارش(خندع شیطانی)
براید استایل بغلم کرد و برد ت اتاق انداختم رو تخت...
ی صدایی اومد برگشتیم دیدم ک هانی و نایو دارن باتعجب ب من و تهیونگ نگاه میکنن سریع رفتم سمتشون
+سلام بچه هاخش اومدین بیاین داخل
نایو:ات تو رابطت با تهیونگ چیه
+بهتون میگم بیاین تو حالا
نایو:سلام تهیونگ
هانی:سلام تهیونگ
_سلام خوبین بچه ها
هانی:ات بگو کنجکاوم
نایو:ارع بگو
+همه چیرو براشون تعریف کردم
هانی اومد نشست کنارم و گفت دختر تو چقد خوش شانسی ببین دوست پسرت چ کسیه
+ساکتشو بابا(خندع)
نایو: راس میگ دیگ(خندع)
تهیونگ اومد نشست کنارم
_امشب میخایم بریم بار شما میاید
نایو:ارع چرا ک ن
هانی:معلومه بخاطر اتم ک شدع میایم
+شما عشقای منین
_من چی (کیوت)
+توهم:) (خندع)
بغلم کرد گونمو بوسید
هانی:هی ماام اینجاییم دقت بفرمائید دو سینگل اینجاست
تهیونگ هانی ات :خندع
نایو:خوب مابریم دیگ ات شب میبینمت
خدافظ
هانی:خدافظ ات
+خدافظ بچه ها
نایو و هانی رفتن ک تهیونگ از پشت بغلم کرد سرشو کرد تو گردنم و گفت
_بیب نمیخای بهم حال بدی
برگشتم سمتش و ی مشت اروم زدم تو سینش
_بیب میخام این دفعه راضی باشی
+لبخند زدم
_پس بریم تو کارش(خندع شیطانی)
براید استایل بغلم کرد و برد ت اتاق انداختم رو تخت...
۷.۰k
۱۵ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.