سناریو

وقتی تو جرعت حقیقت ازت میخوان بگن نظرتو دربارمون بگو واکنششون


ات: نامجون خیلی آدم باادبه و خیلی تو مسائل بهمون کمک میکنه و کتابخونه چون من عاشق کتابم( خودمو میگم من کتاب دوس میدارم)
نامجون: خندش میگیره و سرشو پایین میبره



ات: جین خیلی زیبای و خیلی دست پخت خوبی داره و همچنین خیلی جوکای بانمکی میگه و همه رو می‌میخندونه
جین: حالا که بحث پیش کشیدین میدونین وقتی جوی دوسرپرک مادر پدرش میرن چی میشه
همه: چی میشه؟
جین: میشه جوی بی سرپرک یاع یاع یاع
همه: وای جر



ات: شوگا خیلی آسون گیره و خیلی بهت حال
میده ولی خیلی تخت خواب دوسته و مهربونه نکته مهم
شوگا: لبخند میزنه و میگه بیا بریم بخوابیم اتم



ات: جیهوپ خیلی به فکر همس و به آدم اعتماد نفس و انرژی میده و از کلمات خاص استفاده میکنه
جیهوپ: از خجالت بالشتو رو صورتش میگیره میخنده


ات: جیمین خیلی نرم و لطیفه و مشخصه که همه چیزش مثل صورتش گوگولیه
جیمین: من نرمم( منحرفا🤣)



ات: ته خیلی غیرتی هس و اگر کسی باهاش بره تو رابطه معلومه که تا آخر عمر به خوبی زندگی میکنه و حفاظت بالایی داره
ته: خب نمیخوای بری تو رابطه باهام ( با لبخند دل ربا)


ات: کوک فرد شوخ طب و جذابیه و خیلی هم
بدن خوبی داره و شیرموزاش حرف نداره
کوک: من بدنم خوبه چطوره امتحانش کنی( لبخند شیطانی)


چطور بود ؟