عشق بی روح
عشق بی روح
p12
ا. ت ویو
صبح از خواب بلند شدم
کوکم کنارم بود سرش توی گوشی بود
کوک: بیدارشدی کوچولو
ا. ت: اره کوک
کوک: جانم
ا. ت: میدونی کارداریم محموله(نمیدونم درست نوشتم) روباید
من ببرم فهمیدی
کوک: اونوقت چرا تو باید ببری
ا. ت: چون.... چونن
کوک: چون چی
ا. ت: ایش چون منو دوست داری
و باید من ببرم
کوک: با اینکه دوستت دارم ولی خیلی پرویی
مگه ما باهم قرار نزاشتیم که
باهم کارکنیم
ازین به بعد باهمیم
ا. ت: اوو یادم رفتم
پاشو بریم کار داریم
من چندتا ادم جدید اومدن
و باید بهشون...
کوک: قلدری یادبدی
ا. ت: دقیقا
نمیخوای بلند شییی
کوک: فعلا که تو رومی
ا. ت: ایشش بیا بلند شدم
کوک: من کاری ندارم
پس منم میام بهشون
قلدری یاد میدم
ا. ت: باشه ولی روشه منو میدونی که
کوک: اره بیب
نویسنده:@asal9478
p12
ا. ت ویو
صبح از خواب بلند شدم
کوکم کنارم بود سرش توی گوشی بود
کوک: بیدارشدی کوچولو
ا. ت: اره کوک
کوک: جانم
ا. ت: میدونی کارداریم محموله(نمیدونم درست نوشتم) روباید
من ببرم فهمیدی
کوک: اونوقت چرا تو باید ببری
ا. ت: چون.... چونن
کوک: چون چی
ا. ت: ایش چون منو دوست داری
و باید من ببرم
کوک: با اینکه دوستت دارم ولی خیلی پرویی
مگه ما باهم قرار نزاشتیم که
باهم کارکنیم
ازین به بعد باهمیم
ا. ت: اوو یادم رفتم
پاشو بریم کار داریم
من چندتا ادم جدید اومدن
و باید بهشون...
کوک: قلدری یادبدی
ا. ت: دقیقا
نمیخوای بلند شییی
کوک: فعلا که تو رومی
ا. ت: ایشش بیا بلند شدم
کوک: من کاری ندارم
پس منم میام بهشون
قلدری یاد میدم
ا. ت: باشه ولی روشه منو میدونی که
کوک: اره بیب
نویسنده:@asal9478
۲۵.۷k
۱۹ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.