وقتی نیستی روزا برام مثه یه سال حالا فهمیدمکه عشق جز تو م
وقتی نیستی روزا برام مثه یه سال حالا فهمیدمکه عشق جز تو محال
دلم تنگ شدهواسه چشمای نازت چشمایی که مسه آب چشمه زلال
تو سفر کن به شهره قلبه خسته ام تا که ببینی زندونه رنج و ملاله
برگرد عاشقونه برگرد دست گرمتو هدیه کن به دست سرد
برگرد تنهام نذار دیگه به خدا سخته بشکنی غرور من
زیر بارون دارم آروم دنبالت میگردم تو نیستی کنارم منم چشمام و میبندم
شده بی حرکت دیگه دستای.سردم یادت میاد که میگفتی برات بخندم
راضی به مرگم وقتی ندارم تو رو میبینی حالم و اینجوری نذارم نرو
بی تو اقاقیا بی تو قناریا مم تو خرابیان بی تو غبار سطح زمین مونده به جا فقط همین
فقط ازت کولبار غمی تو رفتی منم دارم روزگار بدی
خیلی آسون و سریع منو ترک کردی … ولی عاشقونه میخوام هنوز برگردی
تو بیا هدیه کن به من روزگارم … روزگاری که سوختن و شدن شب تارم
لا به لای برگای زرد پاییز … یه عمره که میگردم و فکر بهارم
میخوام این حرف آخرم باورت شه … تویی تمام هستی و دارو ندارم ندارم
برگرد … عاشقونه برگرد … دست گرمتو هدیه کن به دست سرد
برگرد … تنهام نذار دیگه … به خدا سخته بشکنی غرور من
دستام تنهاست !!هیچ دستی رو ندارم تو هم رفتی و!! من هیچکسی رو ندارم
جای خنده هامو!! گرفتم غصه آره تو رفتی و آره قصه داره
نمیخوام بکنی دیگه تیک پاره من از مشکلات زندگی تیک پارم
دوره دریچه های قلبم دیوار کشیدم یه روز ندیدمت یه پاکت سیگار کشیدم
من و تو با هم نیستیم آره دورغی جفتیم گفتم دوست دارم حالا ما یه دروغی گفتیم
پشت درای قلبم باید وایسی حسین چه خبر!! هیچ خبر خواصی آها
مردی که دلش شده پاییز پر درد توی دنیای پر نیرنگ و نامرد
اون که نبودی زندگیش فنا بود رهاش نکن توی ظلمت برگرد
برگرد عاشقونه برگرد دست گرمتو هدیه کن به دست سرد
برگرد تنهام نذار دیگه به خدا سخته بشکنی غرور من
دلم تنگ شدهواسه چشمای نازت چشمایی که مسه آب چشمه زلال
تو سفر کن به شهره قلبه خسته ام تا که ببینی زندونه رنج و ملاله
برگرد عاشقونه برگرد دست گرمتو هدیه کن به دست سرد
برگرد تنهام نذار دیگه به خدا سخته بشکنی غرور من
زیر بارون دارم آروم دنبالت میگردم تو نیستی کنارم منم چشمام و میبندم
شده بی حرکت دیگه دستای.سردم یادت میاد که میگفتی برات بخندم
راضی به مرگم وقتی ندارم تو رو میبینی حالم و اینجوری نذارم نرو
بی تو اقاقیا بی تو قناریا مم تو خرابیان بی تو غبار سطح زمین مونده به جا فقط همین
فقط ازت کولبار غمی تو رفتی منم دارم روزگار بدی
خیلی آسون و سریع منو ترک کردی … ولی عاشقونه میخوام هنوز برگردی
تو بیا هدیه کن به من روزگارم … روزگاری که سوختن و شدن شب تارم
لا به لای برگای زرد پاییز … یه عمره که میگردم و فکر بهارم
میخوام این حرف آخرم باورت شه … تویی تمام هستی و دارو ندارم ندارم
برگرد … عاشقونه برگرد … دست گرمتو هدیه کن به دست سرد
برگرد … تنهام نذار دیگه … به خدا سخته بشکنی غرور من
دستام تنهاست !!هیچ دستی رو ندارم تو هم رفتی و!! من هیچکسی رو ندارم
جای خنده هامو!! گرفتم غصه آره تو رفتی و آره قصه داره
نمیخوام بکنی دیگه تیک پاره من از مشکلات زندگی تیک پارم
دوره دریچه های قلبم دیوار کشیدم یه روز ندیدمت یه پاکت سیگار کشیدم
من و تو با هم نیستیم آره دورغی جفتیم گفتم دوست دارم حالا ما یه دروغی گفتیم
پشت درای قلبم باید وایسی حسین چه خبر!! هیچ خبر خواصی آها
مردی که دلش شده پاییز پر درد توی دنیای پر نیرنگ و نامرد
اون که نبودی زندگیش فنا بود رهاش نکن توی ظلمت برگرد
برگرد عاشقونه برگرد دست گرمتو هدیه کن به دست سرد
برگرد تنهام نذار دیگه به خدا سخته بشکنی غرور من
۸.۰k
۱۳ مرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.