یادش بخیر ... اوج زمستون کوچه های برفی سردی زمین حس سرمای عجیب انگشتهای پا ... شب که می شد، عجله برای رسیدن به خونه ... گرمای کرسی خونه و مادری که عشقش بهار و زمستون نداشت …
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.