Fiction💛🌻
بر طبق افسانه های یونان باستان پری دریایی بسیار زیبایی به نام Clytia بود که در میان علفهای سبز و در هم پیچیده کف دریا رشد کرده بود. روزی در حال آواز خواندن اشعه های نور را در بالای آب دید. خواست که منبع این پرتو را ببیند.
شنا کرد و به سطح آب آمد. او عاشق خدای خورشید آپولو شد. او به مدت ۹ شبانه روز رو به سوی خورشید و با فکر او ایستاد، اگرچه عشقش را بدست نمی آورد. با جذب پرتوهای خورشید دیگر نمی توانست به آب برگردد. جامه اش سبز شده و موهای طلایی زیبایش گلبرگهای زرد رنگ شده بود، انگشتانش ریشه دوانده بود و او تبدیل به گل آفتابگردان شده بود. تصویر کوچکی از خورشید که عشقش همیشگی و جاودان در خورشید ماند و خواهد ماند.
شنا کرد و به سطح آب آمد. او عاشق خدای خورشید آپولو شد. او به مدت ۹ شبانه روز رو به سوی خورشید و با فکر او ایستاد، اگرچه عشقش را بدست نمی آورد. با جذب پرتوهای خورشید دیگر نمی توانست به آب برگردد. جامه اش سبز شده و موهای طلایی زیبایش گلبرگهای زرد رنگ شده بود، انگشتانش ریشه دوانده بود و او تبدیل به گل آفتابگردان شده بود. تصویر کوچکی از خورشید که عشقش همیشگی و جاودان در خورشید ماند و خواهد ماند.
۱.۸k
۲۱ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.