ایهام
ایهام
یعنی یک بغض!
یک بغض که نه گریه میشود و نه خورده میشود
نه خنده میشود و نه اشک میشود
نه دود میشود و نه میبارد
بغض، دردی ست بی انتها که در گلویمان، هق هق میزند
خودش را به هر دری میزند که ببارد
ایهام
یعنی سرد!
یعنی دست هایت که گرمی دست هایم را پس میزند
یعنی تو،
که میروی و جانم را به ناکجاآباد های سرزمین دلتنگی میکشانَد
ایهام
یعنی تلخ!
یعنی دچار بودن به شیرین ترین اشتباهِ تلخِ زندگی
یعنی پاییز، بی تو بدونِ چتر، زیر باران قدم بزنم
مثل تیرِ تلخی نگاهت که تمامم را آب میکند
ایهام
یعنی تو!
که دوستت دارم و ندارَمَت... #حرف #دل #من
یعنی یک بغض!
یک بغض که نه گریه میشود و نه خورده میشود
نه خنده میشود و نه اشک میشود
نه دود میشود و نه میبارد
بغض، دردی ست بی انتها که در گلویمان، هق هق میزند
خودش را به هر دری میزند که ببارد
ایهام
یعنی سرد!
یعنی دست هایت که گرمی دست هایم را پس میزند
یعنی تو،
که میروی و جانم را به ناکجاآباد های سرزمین دلتنگی میکشانَد
ایهام
یعنی تلخ!
یعنی دچار بودن به شیرین ترین اشتباهِ تلخِ زندگی
یعنی پاییز، بی تو بدونِ چتر، زیر باران قدم بزنم
مثل تیرِ تلخی نگاهت که تمامم را آب میکند
ایهام
یعنی تو!
که دوستت دارم و ندارَمَت... #حرف #دل #من
۴.۴k
۲۲ اسفند ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.