ادامه p³
ادامه p³
"𝓙𝓾𝓷𝓰𝓴𝓸𝓸𝓴"
با اون هودی مشکی شبیه دختر بچه های کوچیک شده بود.
بهش نگاه کردم. یه صورت کوچیک گرد داشت. چشاشم درشت بود. دماغی متناسب با صورتش و لبای
قلوه ایی کوچیک. که شبیه غنچه بود. دختر قشنگی بود. موهای بلند و مشکیش زیباترش میکرد.
ولی من چشماش رو خیلی دوس داشتم. چشمای خمارش که منو یاد هانول میندازه.
با فکر هانول دوباره حالم بد شد. دلم براش تنگ شده یعنی الان کجاس بهش خوش میگذره. عشق جدیدش همون جوری هست که میخواست.
+فردا قراره بریم خرید. تا لباس بگیریم.
ازجام بلند شدم و رفتم سمت اتاقم. خودمو پرت کردم رو تخت.که...
"𝓙𝓾𝓷𝓰𝓴𝓸𝓸𝓴"
با اون هودی مشکی شبیه دختر بچه های کوچیک شده بود.
بهش نگاه کردم. یه صورت کوچیک گرد داشت. چشاشم درشت بود. دماغی متناسب با صورتش و لبای
قلوه ایی کوچیک. که شبیه غنچه بود. دختر قشنگی بود. موهای بلند و مشکیش زیباترش میکرد.
ولی من چشماش رو خیلی دوس داشتم. چشمای خمارش که منو یاد هانول میندازه.
با فکر هانول دوباره حالم بد شد. دلم براش تنگ شده یعنی الان کجاس بهش خوش میگذره. عشق جدیدش همون جوری هست که میخواست.
+فردا قراره بریم خرید. تا لباس بگیریم.
ازجام بلند شدم و رفتم سمت اتاقم. خودمو پرت کردم رو تخت.که...
۱۱.۲k
۲۱ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.